اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 70
احترام به حقوق اجتماعی مؤمنان
زراره گوید: امام باقر (ع) برای تشییع جنازهی مردی از قریش، حضور یافت و
من هم با ایشان بودم. در میان جمعیت تشییع کننده عطاء نیز حضور داشت. در این میان، زنی از مصیبت دیدگان فریاد و ناله بر آورد. عطاء
به زن مصیبتزده گفت: یا ساکت میشوی، یا من بازخواهم گشت! و در این
تشییع، شرکت نخواهم جست. اما، آن زن ساکت نشد و به زاری و افغان ادامه
دارد. و عطاء هم بازگشت و تشییع را ناتمام گذاشت. من برای امام باقر (ع)
قضیهی عطاء را باز گفتم (و در انتظار عکسالعمل امام بودم). امام فرمود:
به راه ادامه دهیم و جنازه را همچنان تشیع کنیم؛ زیرا اگر بنا باشد که به
خاطر مشاهدهی یک عمل اشتباه و سر و صدای بیجای یک زن، حقی را کنار بگذاریم
(و به وظیفهی اجتماعی خود نسبت به مؤمنی عمل نکنیم) حق مسلمانی را نادیده
گرفتهایم. زراره گوید: پس از تشییع، جنازه را بر زمین نهادند و بر آن
نماز خواندیم و مراسم تدفین ادامه یافت. در این میان، صاحب عزا پیش آمد،
از امام باقر (ع) سپاسگزاری کرد و به ایشان عرض کرد: شما توان راه رفتن
زیاد را ندارید، به همین اندازه که لطف کرده و در تشییع جنازه شرکت
کردهاید، متشکریم و اکنون باز گردید! زراره میگوید: من به امام گفتم:
اکنون که صاحب عزا به شما رخصت بازگشت داده، بهتر است باز گردید؛ زیرا من
سؤالی دارم که میخواهم از محضرتان استفاده کنم. امام فرمود: به کار خود
ادامه بده، ما با اجازهی صاحب عزا نیامدهایم تا با اجازهی او باز گردیم.
تشییع جنازهی یک مؤمن، فضل و پاداشی دارد که ما به خاطر آن آمدهایم. به
هر مقدار که انسان به تشییع ادامه دهد و به مؤمن حرمت نهد، از خداوند پاداش
میگیرد. [1] . در این حدیث، درسهای چندی نهفته است که از آن جمله به این
موارد میتوان اشاره کرد: الف: لزوم واننهادن وظیفه و ترک نکردن حق به خاطر مشاهدهی باطل از دیگران. ب: لزوم اهتمام به حقوق اجتماعی مؤمنان و ضرورت اجتناب از تنگ نظری. ج: حرمت مؤمن، حتی پس از مردن. د: ضرورت انجام همهی وظایف حتی وظایف اجتماعی، برای خدا و نه صرفا رضای خلق.
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
حضر ابوجعفر (ع) جنازة رجل من قریش و انا معه و کان فیها عطاء فصرخت صارخة
فقال عطاء: لتسکتن او لنرجعن قال: فلم تسکت، فرجع عطاء قال: فقلت لأبی
جعفر (ع) ان عطاء قد رجع قال: و لم؟ قلت صرخت هذه الصارخة فقال لها: لتسکتن
او لنرجعن فلم تسکت فرجع فقال: امض بنا فلو أنا اذا رأینا شیئا من الباطل
مع الحق ترکنا له الحق، لم نقض حق مسلم، قال: فلما صلی علی الجنازة قال
ولیها لأبی جعفر: ارجع مأجورا رحمک الله فانک لا تقوی علی المشی فأبی أن
یرجع، قال فقلت له: قد اذن فی الرجوع ولی حاجة ارید ان اسألک عنها فقال:
امض فلیس باذنه جئنا و لا باذنه نرجع، انما هو فضل و اجر طلبناه فیقدر ما
یتبع الجنازة الرجل یؤجر علی ذلک. بحار 46 / 301. منبع: امام باقر جلوه امامت در افق دانش؛ گروه تاریخ اسلام؛ آستان قدس رضوی چاپ دوم 1375.
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 70