اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 565
وصیت به جمعی از حج گزاران
وصیة الامام الباقر علیهالسلام لجماعة من شیعته عن جابر الجعفی [1]
قال: دخلنا علی أبیجعفر محمد بن علی علیهالسلام و نحن جماعة بعد ما
قضینا نسکنا، فودعناه و قلنا له: أوصنا یا ابن رسول الله، فقال
علیهالسلام: لیعن قویکم ضعیفکم، و لیعطف غنیکم علی فقیرکم، و لینصح الرجل
أخاه کنصیحته لنفسه، و اکثموا اسرارنا و لا تحملوا الناس علی أعناقنا، و
انظورا أمرنا و ما جاءکم عنا؛ فان وجدتموه للقرآن موافقا فخذوا به، و ان لم
تجدوه موافقا فردوه، و ان اشتبه الأمر علیکم فیه فقفوا عنده و ردوه الینا
حتی نشرح لکم من ذلک ما شرح لنا، و اذا کنتم کما أوصینا کم لم تعدوا الی
غیره؛ فمات منکم میت قبل أن یخرج قائمنا؛ کان شهیدا، و من أدرک منکم قائمنا
فقتل معه؛ کان له أجر شهیدین، و من قتل بین یدیه عدوا لنا له أجر عشرین
شهیدا [2] . در زمان حیات امامان معصوم علیهمالسلام، میان شیعیان و
محبان اهلبیت علیهم السلام چنین رسم بود که بعد از مراسم عظیم حج و زیارت
خانهی خدا، برای زیارت مرقد منور حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به
مدینة النبی میرفتند و بعد از آن هم محضر مبارک امام زمان میرسیدند و ضمن
تجدید عهد و پیمان، تقاضای نصیحت و موعظه میکردند. در زمان امام باقر
علیهالسلام گروهی از شیعیان و دوستان اهلبیت علیهمالسلام ساکن کوفه به
همراه جناب جابر جعفی (ره) خدمت امام باقر علیهالسلام رسیدند و تقاضای
وصیت نمودند. حضرت در امام باقر علیهالسلام پاسخ این تقاضا، با کلماتی
نورانی به آنها سفارشهایی فرمود که در حقیقت سرمشقی است برای هر انسانی
که خود را شیعهی اهلبیت علیهمالسلام میداند، و اگر همه در این مسیر
صحیح قرار بگیرند و به وظایف خود عمل نمایند، موجب سوق دادن سایر افراد به
سمت و سوی این مکتب حیات بخش خواهند شد. امام باقر علیهالسلام خطاب به آنها فرمود: 1.همهی قدرتمندان وظیفه دارند به ضعیفان کمک کنند. 2. اغنیا باید به فقرا و تهیدستان رسیدگی نمایند. 3.
همهی پیروان اهلبیت علیهمالسلام باید یکی باشند و همدیگر را نصیحت
کنند، که همان امربهمعروف و نهیازمنکر است، پس باید به این دو وظیفهی
بزرگ الهی عمل نمایند. 4. حفظ شوون و کتمان اسرار، یکی از نشانههای بارز ایمان است، پس بر مؤمن است که مراعات آبروی مردم را بنماید. 5. شیعیان و پیروان اهلبیت علیهمالسلام باید پایبند به اوامر و نواهی آن بزرگواران باشند. 6.
آنچه از امامان معصوم علیهمالسلام نقل شده، چنانچه موافق با قرآن است، آن
را بپذیرند و به کار بندند، و الا آن را رد کنند، و اگر آن را درک نکردند،
از خاندان پیامبر سؤال نمایند که جواب کافی و شافی خواهند داد. قرآن
میفرماید: (فسألوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون) [3] . اگر نمیدانید، از آگاهان (محمد و آل محمد) بپرسید. 7.
اگر به این وصیت نورانی عمل نماییم، نیازی ه کسی پیدا نمیکنیم، و اگر کسی
که عامل به این سفارشها است، قبل از ظهور قائم اهلبیت (عج) از دار دنیا
برود، شهید محسوب میشود. 8.اگر کسی از دوستان اهلبیت به این وصیت عمل
نماید و قائم آل محمد را هم درک کند و با او باشد و کشته شود، اجر دو شهید
را دارد، و چنانچه یکی از دشمنان اهلبیت را به قتل برساند، اجر و ثواب
بیست شهید را دارد. 9. افرادی که ولایت اهلبیت علیهمالسلام را قبول
دارند، باید به این فرمایشها عمل کنند، تا خیر دنیا و آخرت را ببینند، و
اگر ولایت را نپذیرند، مانند معاویه و امثال او در گمراهی خواهند ماند. سال دهم هجرت، پس از آن که جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: (یا
ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله
یعصمک من الناس) [4] . ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو (در حق علی
علیهالسلام) نازل گردیده، کاملا به مردم برسان، و اگر ابلاغ نکنی، رسالت
او را انجام ندادهای. و خداوند تو را از (خطرات) مردم نگاه خواهد داشت.
پیامبر اسام صلی الله علیه و اله به فرمان الهی در صحرای سوزان و در کنار
غدیر خم، حضرت علی علیهالسلام را در برابر دهها هزار نفر جمعیت مسلمان،
به مقام خلافت منصوب نمود، که عدهای از منافقین از این کار، سخت ناراحت
شدند. معاویه در حالی که یک دست خود را روی شانهی مغیرة بن شعبه و دست
دیگر را روی شانهی ابوموسی اشعری گذاشته بود، با تکبر مخصوصی، خرامان
خرامان نزد بستگانش آمد و گفت: ما هرگز اعتراف به ولایت و خلافت علی
نمیکنیم و آن را نمیپذیریم. امام باقر علیهالسلام پس از نقل مطلب فوق در
مورد معاویه فرمود: این آیات قرآنی (آیات 31 تا 35 سورهی قیامه) در مورد
معاویه نازل شده است: (فلا صدق و لا صلی - و لکن کذب و تولی - ثم ذهب الی
اهله یتمطی - اولی لک فأولی - ثم اولی لک فاولی) [5] . پس او نه تصدیق کرد و
نه نماز خواند، بلکه تکذیب کرد و (از حق) روی گرداند، آنگاه متکبرانه به
سوی اقوام و خویشانش رفت. وای و هلاکت بر تو (ای معاویه) سپس وای و هلاکت
بر تو (هم در دنیا و هم در آخرت) . باید توجه داشت که آیات فوق در مکه نازل
شده و طبق گفتهی بعضی از مفسران، در مورد ابوجهل است، ولی تطبیق آن با
معاویه، از باب تعیین یکی از مصداقهای آیات فوق میباشد. ختامه مسک قال
امیرالمؤمنین علیهالسلام: قواعد الاسلام سبعة: فأولها العقل و علیها بنی
الصبر، و الثانیه صون العرض و صدق اللهجه، و الثالثه تلاوة القرآن علی
جهته، و الرابعه الحب فی الله و البغض فی الله، و الخامسه حق آل محمد صلی
الله علیه و آله و معرفة ولایتهم، و السادسة حق الاخوان و المحاماة علیهم، و
السابعه مجاورة الناس بالحسنی [6] . حضرت امیرالمؤمین علی علیهالسلام
فرمود: پایههای اسلام هفت چیز است: اول عقل و بر آن صبر استوار شده است؛
دوم راستگویی و درستی؛ سوم تلاوت قرآن (بدون تغییر) ؛ چهارم دوستی برای خدا
و دشمنی برای خدا؛ پنجم (مراعات) حقوق آل محمد صلی الله علیه و آله و
معرفت به ولایت و فضایل و مناقب آنان؛ ششم (مراعات) حقوق برادران دینی و
حمایت از آنان؛ هفتم نیکی با مردم و حسن خلق با آنان.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) ر.ک: وصیت چهاردهم. (2) أمالی شیخ طوسی (ره) ، مجلس 9، ح 2؛ اصول کافی، ج 2، ص 222، ح 4. (3) نحل، 43. (4) مائده، 67. (5) تفسیر برهان، ج 4، ص 409؛ تفسیر القمی، ج 2، ص 397. (6) تحف العقول، ص 196؛ تفسیر المعین 7 ص 461. منبع:
وصایا الصادقین (بررسی کوتاه و ساده درباره وصیتهای امام باقر)؛ محمود
شریعت زاده خراسانی؛ انتشارات خادم الرضا (ع) چاپ دوم 1384 .
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 565