اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 402
عبدالله بن ابی یعفور
در کتاب رجال از صادق آل محمد صلی الله علیه وآله روایت میکند که
فرمود: من کسی را نیافتم که وصیت مرا قبول و امر مرا اطاعت کند مگر عبدالله
بن ابی یعفور. نیز در کتاب سابق الذکر از زید بن ابی اسامه روایت
میکند که گفت: من برای وداع نزد حضرت صادق علیهالسلام رفتم، آن بزرگوار
به من فرمود: ای زید! شما را با مردم چکار که ایشان را به پدرم (حضرت باقر
علیهالسلام) نسبت میدهید!؟ به خدا قسم من احدی را نیافتم که امر مرا
اطاعت نماید و به قول من عمل کند مگر یک مرد که خدا او را رحمت کند و او
عبدالله ابن ابی یعفور است، زیرا من به وی امر میکنم و سفارش مینمایم و
او امر مرا متابعت و قول مرا عمل میکند. محدث قمی در کتاب کناو القاب راجع
به ابن ابی یعفور مینگارد: روایت شده: در زمان عبدالله بن ابی یعفور
(اختلافی پیش آمد) که لازم شد وی دربارهی آن شهادت دهد، لذا نزد ابویوسف
(که قاضی آن زمان بود) رفت و شهادت داد. ابویوسف گفت: یابن ابی یعفور! تو
خطائی نکردهای که آن را به رخ تو بکشم، تو همسایهی من هستی و من تو را
راستگو شناختهام، من میدانم که تو قائماللیل (یعنی نماز شب خوان) هستی
فقط برای یک خصلت است که من شهادت تو را قبول نمیکنم. عبدالله بن ابی
یعفور گفت: چه خصلتی؟! ابویوسف گفت: آن این است که تو به مذهب ترفض (یعنی
شیعه) مایل هستی. ابن ابی یعفور پس از شنیدن این سخن به قدری گریه کرد که
اشک چشمش بریش مبارکش جاری شد و گفت: ای ابویوسف! تو مرا به گروهی نسبت
دادی که میترسم من از ایشان نباشم. وفات ابن ابی یعفور در زمان امامت حضرت
صادق آل محمد صلی الله علیه وآله واقع شد.
[~hr~]منبع: ستارگان درخشان (جلد 7) (سرگذشت حضرت امام محمد باقر)؛ محمد جواد نجفی؛ کتابفروشی اسلامیه چاپ پنجم 1376 .
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 402