اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 725
واقفه
اگرچه واقفه اسم عام برای هر گروهی است که بر خلاف جمهور در یکی از
مسائل امامت در قبول رأی اکثریت توقف میکردند ولی در مباحث مهدویّت مقصود
فرقهای از شیعه هستند که امام موسی بن جعفرعلیه السلام را آخرین امام
میدانند و میگویند: او زنده است و همو مهدی منتظر میباشد. بنیان گذاران
این مذهب، از قبیل علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد قندی، عثمان بن عیسی رواسی
و احمد بن ابی بشر سرّاج نمایندگان آن حضرت در کوفه، مصر، خراسان و...
بودند. در دورانی که امامعلیه السلام در زندان هارون بود، اموال فراوانی
از خمس به نزد آنان گرد آمده بود و چون امام وفات یافت، نزد خود گفتند که
اگر به امامت علی بن موسی الرضاعلیه السلام اعتراف کنند بایستی همه این
اموال را به آن حضرت تسلیم کنند. طمع به مال دنیا، آنها را بر این داشت که
منکر امامت حضرت رضاعلیه السلام شده، دست از دین خود بکشند و خود و گروهی
را به الحاد و زندقه سوق دهند!! یونس عبدالرحمن گوید: «موقعی که امام
موسی بن جعفرعلیه السلام وفات یافت، نزد زیاد بن مروان قندی، هفتاد هزار
دینار و نزد علی بن ابی حمزه، سی هزار دینار بود. آن دو سمت نمایندگی آن
حضرت را داشتند، من در آن روزگار حسب وظیفه، مردم را به حضرت رضاعلیه
السلام دعوت کردم که حقیقت امر بر من روشن بود. آن دو به من پیغام دادند:
تو از این کار دست بردار که اگر مال بخواهی، تو را بینیاز سازیم... هم
اکنون ده هزار دینار به تو خواهیم داد. من گفتم: ما از پیشوایانمان
شنیدهایم که چون بدعت ظهور کند، دانشمند وظیفه دارد علم خویش را به مردم
برساند و مردم را از فتنه و ابهام نجات دهد؛ وگرنه نور ایمان از او سلب
گردد. من به امامت علی بن موسی علم دارم؛ از این جهت موظفم آن حضرت را
به مردم معرفی کنم. آنان چون دانستند که من تسلیم آنها نخواهم شد، سخت با
من دشمن شدند». احمدبن حماد گوید: «یکی از نمایندگان حضرت کاظمعلیه
السلام عثمان بن عیسی در مصر بود که اموال فراوانی از امام به نزدش گرد
آمده بود. حضرت رضاعلیه السلام اموال را طلبید؛ اما وی به حضرت نامه نوشت
که پدرت نمرده است! حضرت در پاسخ فرمود: پدرم در گذشت و جمع بسیاری از مردم
بغداد شاهد مرگ او بودند و اموالش میان ورثه تقسیم شده است. وی در پاسخ
حضرت نوشت: اگر پدرت زنده باشد، تو حق مطالبه اموال او را نداری و اگر مرده
باشد، او به ما نگفته: اموالش را به تو بسپاریم. اینک اموال به مصرف رسیده
و کنیزان را آزاد و تزویج کردهام!» کشی نیز در «رجال» خود به این
واقعه تصریح کرده مینویسد: در هنگام محبوس بودن حضرت امام موسی کاظمعلیه
السلام دو وکیل او در کوفه سی هزار دینار بابت سهم امام از شیعیان آن حضرت
جمعآوری کردند و چون امام در زندان بود با آن پول برای خود خانهها و
چیزهای دیگر خریدند و چون خبر مرگ امام را بشنیدند برای این که پولها را
پس ندهند با کمال بیشرمی منکر مرگ امام موسی کاظمعلیه السلام شدند و
درباره او درنگ و توقف کردند از آن جهت پیروان ایشان را «واقفه» خواندند.
[1] .
[1] ر.ک: المقالات والفرق، ص 236؛ مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 100؛ فرهنگ فرق اسلامی، ص 455.
اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 725