responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 640

محمد

یکی از نام‌های حضرت مهدی‌علیه السلام، «محمد» است که در روایات فراوانی مورد اشاره قرار گرفته است. درباره نام بردن آن حضرت به این نام، اختلاف نظرهایی بین دانشمندان شیعه همواره مطرح بوده که هر کدام برای اثبات نظر خود، به بخشی از روایات استدلال کرده‌اند.
در یک بررسی اجمالی می‌توان مجموع روایاتی را که در این باره وارد شده، به چهار دسته تقسیم کرد:
یک. روایاتی که به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی، نام بردن حضرت را به این نام نهی می‌کند.
1. صفوان بن مهران از امام صادق‌علیه السلام روایت کند: «کسی که به همه امامان اقرار کند، اما مهدی‌علیه السلام را انکار کند، مانند کسی است که به همه پیامبران اقرار کند؛ امّا نبوّت محمدصلی الله علیه وآله را انکار نماید. گفتند: یابن رسول‌اللّه! مهدی‌علیه السلام از فرزندان شما کیست؟ فرمود: پنجمین از فرزندان هفتمین، شخص او از شما نهان می‌شود و بردن نام وی بر شما روا نیست». [1] .
2. امام هادی‌علیه السلام در این باره فرمود: «برای شما حلال نیست که او را به اسم یاد کنید». [2] .
3. امام صادق‌علیه السلام با لحنی شدیدتر از کسی که نام آن حضرت را ببرد، به عنوان کافر یاد کرده می‌فرماید: «به جز کافر هیچ کس نام آن حضرت را نبرد». [3] .
دو. روایاتی که از نام بردن آن حضرت نهی کرده است؛ ولی با این قید که تنها تا هنگام ظهور، و با ظهور حضرت دیگر منعی ندارد:
عبدالعظیم حسنی از امام هادی‌علیه السلام نقل کرده است: «به اسم یاد کردن آن حضرت حلال نیست تا زمانی که ظهور کند و زمین را از قسط و عدل آکنده سازد. پس از آنکه پر از ستم و بیداد شده باشد». [4] .
سه. روایاتی که علت نهی از ذکر نام شریف حضرت را بیان کرده است. در این روایات، ترس از کشته شدن آن حضرت، علّت عدم‌ذکردانسته شده‌است:
در روایت ابوخالد کابلی آمده است: «هنگامی که علی بن الحسین‌علیه السلام وفات کرد، خدمت امام باقرعلیه السلام رسیدم و به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم! تو می‌دانی که من جز پدرت کسی را نداشتم و انس مرا با او و وحشت مرا از مردم می‌دانی. فرمود: ای ابا خالد! راست می‌گویی؛ ولی چه می‌خواهی بگویی؟ عرض کردم: فدایت شوم! پدرت صاحب این امر را به گونه‌ای برایم تعریف کرده بود که اگر در راهی او را می‌دیدم، حتماً دستش را می‌گرفتم».
فرمود: ای ابا خالد! دیگر چه می‌خواهی بگویی؟ عرض کردم: می‌خواهم نام او را برایم بگویی تا او را به نامش بشناسم. پس فرمود: به خدا سوگند ای ابا خالد! سؤال سختی از من پرسیدی که مرا به تکلیف و زحمت می‌اندازد و همانا از امری سؤال کردی که [هرگز آن را به هیچ کس نگفته‌ام و] اگر آن را به کسی گفته بودم (گفتنی بود)، مسلماً به تو می‌گفتم، همانا تو از من چیزی را سؤال کردی که اگر بنی فاطمه او را بشناسند، حرص ورزند که او را قطعه قطعه کنند». [5] .
چهار. روایاتی که نه تنها از طرف راوی تصریح به نام حضرت شده؛ بلکه برخی از ائمه معصومین‌علیهم السلام نیز نام آن حضرت را بر زبان جاری ساخته‌اند:
1. محمدبن ابراهیم کوفی می‌گوید: «امام حسن عسکری‌علیه السلام گوسفند سر بریده‌ای را برای من فرستاد و فرمود: این عقیقه پسرم «محمد» است». [6] .
2. به امام عسکری عرض شد: «ای پسر رسول خدا! حجّت و امام بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم محمد، او است امام و حجّت بعد از من». [7] .
3. علان رازی گوید: «یکی از اصحاب به من خبر داد که چون جاریه امام عسکری‌علیه السلام بار دار شد، به او فرمود: تو حامل پسری هستی که نامش محمد است و او قائم پس از من می‌باشد». [8] .
4. ابوعلی بن همّام گوید: «از محمدبن عثمان عمری - قدس اللّه روحه - شنیدم که می‌گفت: از پدرم شنیدم که نقل می‌کرد: «من نزد امام عسکری‌علیه السلام بودم که از آن حضرت درباره خبری که از پدران بزرگوارش روایت شده است (زمین از حجّت الهی بر خلایق) تا روز قیامت خالی نمی‌ماند و کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت در گذشته است) پرسش کردند؟
فرمود: این حق است همچنان که روز روشن حق است. گفتند: ای فرزند رسول خدا! حجّت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمد، او امام و حجّت پس از من است کسی که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت درگذشته است». [9] .
5. ابوغائم خادم گوید: «برای امام حسن عسکری‌علیه السلام فرزندی به دنیا آمد که نام او را محمد نامید». [10] .
6. جابر بن عبداللّه انصاری به نقل از لوح حضرت زهراعلیها السلام (لوح حضرت زهرا) در بخش پایانی می‌گوید: «وَالخَلَفُ مُحَمَّدٌ یَخرُجُ فی آخِرِالزَّمانِ...». [11] .
از آنجایی که روایات دسته نخست با دسته دوم هماهنگ هستند، در مجموع سه دیدگاه درباره حکم نام بردن حضرت مهدی‌علیه السلام به «محمد» وجود دارد:
1. حرمت ذکر نام شریف آن حضرت تا زمان ظهور؛
2. حرمت ذکر نام شریف آن حضرت به جهت تقیّه و خوف؛
3. حرمت ذکر نام آن حضرت تنها در دوران غیبت صغری.
البته بحث درباره این دیدگاه‌ها، مفصل است که به محل خود وا می‌گذاریم.


[1] کمال‌الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 33، ح 1.
[2] الکافی، ج 1، ص 332، الارشاد، ج 2، ص 320؛ کتاب الغیبة، ص 202.
[3] کمال‌الدین، ج 2، باب 56، ح 1؛ الکافی، ج 1، ص 333.
[4] کمال‌الدین‌ج 2، باب 37، ح 1 و ر.ک: فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ص 31؛ الغیبة، ص 58، ح 2؛ کتاب الغیبة، ص 470، ح 487.
[5] الغیبة، ص 288، باب 16، ح 2؛ کتاب الغیبة، ص 333.
[6] کمال‌الدین، ج 2، باب 42، ح 10.
[7] کمال‌الدین، ج 2، ص 81، ح 8؛ کشف‌الغمه، ج 2، ص 528.
[8] کمال‌الدین، باب 38، ح 4.
[9] همان، باب 38، ح 9؛ کشف‌الغمة، ج 2، ص 528.
[10] کمال‌الدین، باب 41، ح 8.
[11] شیخ طوسی، الأمالی، ص 291.

اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 640
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست