اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 309
رجعت از نظر اهل سنت
بر خلاف عقیده شیعه، اهل سنّت عقیده به رجعت را خلاف عقاید اسلامی
میدانند و آن را هیچ نمیپسندند. نویسندگان و شرح حال نویسان آنان،
معتقدان به رجعت را طعن و رد کرده و آن را نشانه طرد روایت راوی میدانند.
گویا در نظر آنان عقیده به رجعت در شمار کفر و شرک یا بدتر از آن [1] قرار
دارد! به این بهانه شیعه را میکوبند و ناسزا میگویند. [2] . البته در
میان اهل سنّت افراد بسیار اندکی هستند که به رجعت شماری از افراد - از
جمله اصحاب کهف در عصر ظهور مهدیعلیه السلام - اشاره کردهاند. [3] . معتقدان
به رجعت برای اثبات این اعتقاد خود، از آیات و روایات فراوانی بهره برده و
این آیات و روایات راعمدتاً به دو دسته تقسیم کردهاند: دسته نخست آیات و
روایاتی است که سخن از وقوع رجعت در امتهای گذشته دارد. دسته دوم آیات و
روایاتی که به اعتقاد ایشان دلالت بر وقوع آن در آخِرُالزّمان و هنگام ظهور
حضرت مهدیعلیه السلام دارد. الف ) ادله نقلی بر وقوع رجعت : آیات از
آنجایی که قرآن اساسیترین منبع برای اثبات حقایق دینی است، در مسأله رجعت
نیز به عنوان اوّلین منبع و اصلیترین آنها، مورد بررسی قرار گرفته است.
این آیات به دو دسته تقسیم شده است: 1. آیاتی که دلالت بر وقوع رجعت میان اقوام و ملل گذشته دارد. 2. آیاتی که به بیان برخی روایات، بر تحقق رجعت در آخِرُالزّمان و قبل از قیامت دلالت دارد. اخبار از وقوع رجعت در گذشته: زنده شدن هفتاد نفر از یاران موسی خداوند
در این باره فرموده است: «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ
حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ
تَنْظُرُونَ ، ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ
تَشْکُرُونَ»؛ «و چون گفتید: ای موسی! تا خدا را آشکار نبینیم هرگز به تو
ایمان نخواهیم آورد. پس - در حالی که مینگریستید - صاعقه شما را فرو گرفت ،
پس شما را پس از مرگتان برانگیختیم باشد که شکرگزاری کنید». [4] . این آیه به نظر عموم مفسران شیعه و اهل سنّت، تصریح در مردن و زنده شدن دارد. [5] . زنده شدن کشته بنیاسرائیل: در
این باره در قرآن مجید میخوانیم: «وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا
فَادَّارَأْتُمْ فیها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ ،
فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللَّهُ الْمَوْتی وَ
یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»؛ «وچون شخصی را کشتید و درباره
او با یکدیگر به ستیزه برخاستید، و حال آنکه خدا، آنچه را کتمان میکردید،
آشکار گردانید. ، پس فرمودیم: پارهای از آن [گاو سر بریده را] به آن
[مقتول] بزنید [تا زنده شود] این گونه خدا مردگان را زنده میکند و آیات
خود را به شما مینمایاند، باشد که بیندیشید». [6] . این آیه نیز همانند آیه قبل از سوی بیشتر مفسران شیعه و اهل سنّت، بر وقوع رجعت و بازگشت به دنیا تفسیر شده است. [7] . زنده شدن هزاران نفر: خداوند
درباره این حقیقت فرموده است: «آیا از [حال] کسانی که از بیم مرگ از
خانههای خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان
گفت: تن به مرگ بسپارید. آن گاه آنان را زنده ساخت. آری، خداوند نسبت به
مردم، صاحب بخشش است، ولی بیشتر مردم سپاسگزاری نمیکنند». [8] . این
آیه نیز به تصریح اغلب مفسران شیعه و سنی، بر وقوع رجعت درامتهای گذشته
دلالت دارد. شیعه علاوه بر آیات یاد شده، به زنده شدن عزیر نبی پس از یکصد
سال [9] و زنده شدن افراد فراوانی به دست حضرت عیسی بن مریمعلیها السلام و
به اذن خداوند [10] اشاره کرده، این مطلب را قطعی دانستهاند. که در
امتهای گذشته، از جمله حوادث بسیار مهم زنده شدن مردگان بوده است. بزرگان
علمای شیعه، پس از ذکر آیات فوق به روایات فراوانی از رسول گرامی
اسلامصلی الله علیه وآله استدلال کردهاند، مانند: «هر آنچه در امتهای
گذشته رخ داده درامت من نیز اتفاق خواهد افتاد». این مجموعه روایات بیش از
آنکه در جوامع روایی شیعه ذکر شده باشد، [11] در کتابهای اهل سنّت آمده
است. [12] . ب) آیات تأویل شده به رجعت در آخرالزمان از روایات معصومینعلیهم السلام استفاده میشود: برخی از آیات قرآن به رجعت در زمان ظهور حضرت مهدیعلیه السلام تأویل میشود. 1.
خداوند درباره خروج «دابةالارض» میفرماید: «و چون قول [عذاب] بر ایشان
واجب گردد، جنبندهای را از زمین برای آنان بیرون میآوریم که با ایشان سخن
گوید که: مردم [چنان که باید] به نشانههای ما یقین نداشتند». [13] . در
تفسیر و تأویل این آیه، بین شیعه و اهل سنّت اختلاف شدیدی وجود دارد؛ در
حالی که اهل سنّت دابةالارض را موجودی بسیار عجیب و غریب معرفی کردهاند؛
[14] شیعه با استناد به روایات فراوانی، آن را انسانی والا مقام دانستهاند
[15] که رجعت کرده، صف کافران را از مؤمنان جدا میسازد. این انسان کسی
نیست جز اوّلین امام شیعیان حضرت علیعلیه السلام که خود فرمود:
«وَاِنّی... الدّابَةُ التی تُکَلِّمُ الناسَ». [16] . 2. در آیهای
دیگر آمده است: «و آن روز که از هر امتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را
تکذیب کردهاند، محشور میگردانیم. پس آنان نگه داشته میشوند تا همه به هم
بپیوندند». [17] . در ذیل این آیه نیز روایات فراوانی از ائمه
معصومینعلیهم السلام وارد شده که گویای بازگشت انسانهایی در عصر ظهور
حضرت مهدیعلیه السلام است. و این گونه استدلال شده که در آیه به برانگیخته
شدن عدهای محدود اشاره گشته است؛ در حالی که در قیامت همه انسانها محشور
میشوند. به علاوه سیاق آیات در مقام بیان رخدادهایی است که در دنیا و قبل
از قیامت است و پس از چند آیه، حوادث مربوط به قیامت را بیان کرده است.
[18] . علاوه بر این آیات، بزرگان شیعه به آیاتی همچون آیه 11 سوره «غافر» نیز برای اثبات رجعت استناد کردهاند. پس
عمده ادله معتقدان به رجعت آیات و روایات است و هر چند اکثر روایات مورد
نظر در ذیل آیات ذکر شده است؛ ولی این روایات به قدری فراوان است که افرادی
از بزرگان علمای شیعه، این روایات را «متواتر» دانستهاند. از جمله
کسانی که معتقدند روایات رجعت متواتر است، میتوان به شیخ طوسیرحمه الله
[19] ، شیخ صدوقرحمه الله [20] ، علامه مجلسیرحمه الله [21] ، مرحوم مظفر
[22] و علامه طباطبایی [23] اشاره کرد. برخی از این روایات از این قرار است: 1.
امام باقرعلیه السلام فرمود: «اَیّامُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ثَلاثَةٌ:
یَوْمُ یَقُومُ القائِمُ وَیومُ الکَرَّةِ وَیَوْمُ الْقِیامَةِ» [24] ؛
«روزهای خدای عزوجل سه تاست: روزی که قائم قیام خواهد کرد، روز رجعت و روز
قیامت». 2. از امام سجّادعلیه السلام نقل شده است که ذیل آیه شریفه
«اِنَّ الذی فَرَضَ عَلَیْکَ القُرآن لَرادُّکُ اِلی مَعاد» [25] فرمود:
«پیامبرتان و امیرمؤمنان و امامان به سوی شما باز میگردند». [26] . علاوه
بر آیات و روایات، ادعیه و زیارت نامههای فراوانی نیز به رجعت اشاره
کردهاند؛ از جمله: دعای مشهور عهد، [27] دعای روز سوم شعبان، [28] زیارت
جامعه، [29] زیارت اربعین، [30] برخی زیارتهای امام حسینعلیه السلام؛ و
زیارت ابوالفضلعلیه السلام. [31] . علاوه بر ادله نقلی (آیات و روایات)
که برای اثبات رجعت به آنها اشاره شد، علما یکی دیگر از راههای اثبات
رجعت را «اجماع» دانستهاند. از کسانی که ادعای اجماع و اتفاق علما را بیان
کردهاند، میتوان به بزرگانی همچون سید مرتضی [32] ، امین الاسلام
طبرسیرحمه الله [33] ، شیخ مفیدرحمه الله [34] ، شیخ حر عاملی [35] و
علامه مجلسیرحمه الله [36] اشاره کرد. البته درباره رجعت شبهاتی نیز مطرح شده که در کتابهای مفصل به آنها پاسخ داده شده است. در پایان بد نیست اشارهای داشته باشیم به رجعت کنندگان: از مجموع روایات میتوان رجعت کنندگان را به صورت ذیل مورد اشاره قرار داد: 1. رجعت پیامبر گرمی اسلامصلی الله علیه وآله [37] .؛ 2. رجعت علیعلیه السلام و تکرار آن [38] .؛ 3. رجعت امام حسینعلیه السلام و اینکه آن حضرت اولین رجعت کننده خواهد بود [39] .؛ 4. رجعت معصومینعلیهم السلام [40] .؛ 5. رجعت پیامبران گذشته [41] .؛ 6. رجعت مؤمنان محض و کافران محض [42] .؛ 7. رجعت تمامی معتقدان به امر ولایت [43] .؛ 8. رجعت برخی از اصحاب پیامبران [44] .؛ 9. رجعت برخی زنان مؤمن [45] . ب) نقش اعتقاد به رجعت در زندگی معتقدان بدون
تردید، همانگونه که «انتظار فرج» عبادتی بس بزرگ است و نقش مهم و به
سزایی در پویایی و تحرک جامعه دارد، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در
زمان دولت کریمه نیز میتواند نقش مهم و به سزایی در نشاط دینی و امید به
حضور در حکومت جهانی حضرت مهدیعلیه السلام ایفا کند؛ چرا که انسان با دیدن
افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور حضرت مهدیعلیه السلام سپری
کردهاند و آن گاه بدون درک ظهور از دنیا میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی
در مقام انتظار نیز دچار یأس خواهد شد! اما اگر بداند در هنگام ظهور - در
صورت دارا بودن شرایط - امکان بازگشت او به دنیا و حضور در محضر آخرین امام
را دارد، در امیدواری او نقش بسیاری خواهد داشت. علاوه بر آنچه ذکر شد،
از آنجایی که در روایات آمده یک گروه از رجعت کنندگان کسانیاند که دارای
ایمان محض هستند، شخص علاقهمند به درک محضر آخرین حجّت الهی، نهایت تلاش
خود را به کار خواهد بست تا به درجات بالای ایمان رسیده و در زمره رجعت
کنندگان باشد. همچنین در روایات فراوانی مداومت بر دعاها و انجام کارهایی
جهت بازگشت در هنگام حکومت حضرت مهدیعلیه السلام، توصیه شده است که خود
جنبه عبادی داشته و در تکامل روح انسان بسیار مؤثر است.
[1] اصول مذهب الشیعه عرض و نقد، ج 3، ص 911؛ الشیعه و تحریف القرآن، ص 25. [2] عقاید الامامیه، ص 120. [3] الجامع لاحکام القرآن، ج 5، ص 253؛ تیسیرالتفسیر، ج 7، ص 368؛ حاشیة الصاوی، ج 4، ص 1193. [4] بقره (2)، آیه 56 - 55. [5] مجمعالبیان، ج 2 - 1، ص 252؛ تفسیر قمی، ج 1، ص 46؛ الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 403؛ مدارک التنزیل، ج 1، ص 53. [6] بقره (2)، آیه 73 - 72. [7] تفسیر المیزان، ج 1، ص 204؛ الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 462؛ تفسیر طبری، ج 1، ص 268. [8] بقره (2)، آیه 243. [9] همان، آیه 259. [10] آل عمران (3)، آیه 29. [11] من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 203، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 529. [12] تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 351؛ ج 4، ص 491؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 1، ص 218؛ السنة للمروزی، ج 1، ص 18؛... [13] سوره نمل (27)، آیه 82. [14] تفسیر سمرقندی، ج 2، ص 505؛ درالمنثور، ج 6، ص 381؛ الفتوحات الالهیه، ج 3، ص 327. [15] من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 589؛ علل الشرایع، ج 1، ص 164؛ الأمالی طوسی، ص 205؛ ارشاد القلوب، ج 2، ص 255. [16] الکافی، ج 1، ص 197، ح 3. [17] نمل (27)؛ آیه 83. [18] مجمعالبیان؛ ج 8 - 7، ص 366؛ تفسیر المیزان، ج 15، ص 570. [19] رسالة العقاید الجعفریه، ص 250. [20] الخصال، ص 108. [21] بحارالانوار، ج 53، ص 122. [22] عقاید الامامیه، ص 297. [23] تفسیر المیزان، ج 2، ص 107. [24] الخصال، ص 108. [25] قصص (28)، آیه 85. [26] تفسیر قمی، ج 2، ص 147. [27] بحارالانوار، ج 53، ص 95، ح 111. [28] مصباح المتهجد، ص 543. [29] من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 613. [30] مصباح المتهجد، ص 730. [31] بحارالانوار، ج 98، ص 359. [32] همان، ج 53، ص 94، ح 105. [33] رسائل الشریف، ج 1، ص 125. [34] مجمعالبیان، ذیل آیه 83 سوره نمل. [35] سلسله مؤلفات مفید، ج 4، ص 46. [36] الایقاظ من الهجعة، ص 33. [37] بحارالانوار، ج 53، ص 122. [38] تفسیر قمی، ج 1، ص 147. [39] الکافی، ج 1، ص 197؛ بصائرالدرجات، ص 199. [40] تفسیر عیاشی، ج 2، ص 282؛ الکافی، ج 8، ص 206. [41] بحارالانوار، ج 53، ص 15. [42] تفسیر قمی، ج 1، ص 247. [43] الکافی، ج 8، ص 247. [44] همان، ج 4، ص 131؛ ج 3، ص 536. [45] تفسیر عیاشی، ج 2، ص 35.
اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 309