responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 425

معراج و حجابهای نوری

یونس بن عبدالرحمن قال، قلت لأبی‌الحسن موسی بن جعفر علیهماالسلام، لأی علة عرج الله بنبیه الی السماء، و منها الی سدرة المنتهی، و منها الی حجب النور، و خاطبه و ناجاه هناک، والله لا یوصف بمکان؟ فقال: ان الله لا یوصف بمکان، و لا یجری علیه زمان، ولکنه عزوجل أراد أن یشرف به ملائکته و سکان سماواته، و یکرمهم بمشاهدته، و یریه من عجائب عظمته ما یخبر به بعد هبوطه، و لیس ذلک علی ما یقول المشبهون، سبحان الله و تعالی عما یشرکون.
التوحید باب 28 ح 5
ترجمه:
یونس بن عبدالرحمن گفت، از حضرت امام هفتم علیه‌السلام پرسیدم: به چه جهت خداوند متعال رسول اکرم خود را عروج داد به سوی آسمان، و از آنجا به سوی سدره منتهی، و از آنجا به سوی حجابهای نور، و سپس در آنجا با او مکالمه و مخاطبه و مذاکرات خصوصی انجام داد، در صورتی که خداوند متعال متصف به امکان نمی‌شود؟ آن حضرت فرمود: آری خداوند متعال متصف نگردد به مکانی، و جریان پیدا نمی‌کند به او زمانی. ولیکن خواست که به او فرشتگان و ساکنان آسمانها را کرامت و شرافت داده، و آنان را به سبب مشاهده آن حضرت گرامی بدارد. و هم نشان بدهد به او از عظمت و از عجائب جلال و بزرگواری خود، اموری را که رسول اکرم بتواند آنها را پس از پایان یافتن این جریان به مردم بازگو کند. و این جریان آن چنان نیست که مشبهه (جمعی که تشبیه می‌کنند خداوند متعال را به مخلوق او) می‌گویند. و منزه است پروردگار متعال و بلند است از آنچه مشرکین گویند.
توضیح:
در این حدیث شریف مطالب چندی را شرح می‌دهیم:
1- عرج الله بنبیه الی السماء: عروج: به انتهاء رسیدن در مرحله صعود و مرتبه آخر آن باشد، خواه مادی باشد یا روحانی، چنانکه می‌فرماید: تعرج الملائکة و الروح الیه 70 / 4.
و سماء: آن چیزی است که بلند و محیط به چیز دیگر باشد، خواه در جهت مادی ظاهری باشد یا در جهت روحانی، چنانکه می‌فرماید: یدبر الأمر من السماء الی الأرض ثم یعرج الیه 33 / 5.
پس عروج منحصر به معنی مادی آن نیست، و بلکه أعم است از مادی و روحانی، و همچنین کلمه سماء أعم است از مادی و معنوی.
2- و منها الی سدرة المنتهی: سدر به معنی تحیر است، و سدرة چون فعله: دلالت می‌کند به نوعی از تحیر که بدون مقدمه و سبب ظاهری در قلب ظاهر شود.
و سدره از مراحل سیر باطنی و از منازل لقاء رب متعال باشد، و نزدیک است به هیمان که در اثر استغراق در جاذبه نور و جمال پیدا شود، و برای آن سه مرتبه است: و مرتبه سوم آن سدره نهائی و منتهی است - و لقد رءاه نزلة اخری عند سدرة المنتهی عندها جنة المأوی اذ یغشی السدرة ما یغشی 53 / 14. در این مقام می‌پوشاند و احاطه می‌کند به حالت تحیر که در جاذبه جمال و نور حق پیدا شده است، آنچه متوجه او می‌شود از أنوار عظمت و جلال و کبریائی پروردگار متعال. و حصول این مقام دلالت می‌کند که نظر در مفهوم عروج و سماء نیز، جهت روحانی آنها بوده است: زیرا سیر در سماء مادی چون سیر در زمین بوده، و هر دو از عالم مادی هستند. رجوع شود به التحقیق کلمه سدر.
3- و منها الی حجب النور: اینجا مقام استغراق در نور است، خواه نور متظاهر از أعمال و صفات، و خواه نور متجلی از نفس قدسی روحانی خود که مهذب شده است، و خواه أنوار از عالم لاهوت، که این أنوار به همان ترتیب در أثر جلب توجه سالک، حاجب و مانع از توجه به مقام توحید ذات و نفی صفات گشته، و انسان را از کمال توحید که نفی صفات است بازمی‌دارد.
پس در این برنامه: توجه به نورانیت خود هر چه قویتر و شدیدتر هم باشد، و بالاتر از آن: توجه به نورانیت و روحانیت أسماء و صفات الهی، اگرچه به عنوان مظهریت و مرآتیت هم باشد: برخلاف کمال اخلاص در توحید ذات است.
آری حجابهای ظلمانی: مانع از رسیدن به مقامات روحانی است. و حجابهای نورانی: مانع از اخلاص در توحید باشد.
4- و خاطبه و ناجاه: در منزل نور حجابهای ظلمانی که مانع از ارتباط و توجه به مبدء أنوار و فیوضات است: برطرف و رفع شده، و زمینه مساعدی برای ارتباط حاصل گشته است: زیرا انسان چون حجابهای ظلمانی را از قلب خود زائل کرده، و دل پاک و مهذب و طاهر و منور به أنوار روحانی گشت: می‌تواند به پروردگار جهان توجه کامل داشته، و با او به مقام مناجات درآید.
5- أن یشرف به ملائکته: با این معراج، پیغمبر اکرم (ص) عروج کرده و با عالم ملائکه مرتبط گشته، و با سکنه عوالم بالا (سکان سماوات) تلاقی به عمل آمده، و آن حضرت را مشاهده می‌کنند.
البته این ملاقات و ارتباط، و مشاهده و رؤیت آنان رسول گرامی را که بهترین و ممتازترین خلق پروردگار متعال است: موجب افتخار و کرامت و مزید بصیرت و معرفت آنان خواهد بود.
و به طوری که معلوم شد، منظور از عروج و آسمان و مشاهده: معانی روحانی آنها است، نه مفاهیم مادی محسوس.
و گفتیم که آسمانهای مادی محسوس: شبیه کره زمین باشند از لحاظ مادی و جسمانی بودن، و شایستگی برای سکنی ملائکه و روحانیون را نداشته، و بلکه اکثر آنها مستعد برای زندگی افراد انسان را نیز نیستند.
6- و یریه من عجائب عظمته ما یخبر به: این معنی قسمت دوم از آثار و فوائد معراج رسول أکرم می‌باشد که: از جهت معارف و حقائق الهی و اطلاع بر دقائق عظمت و جلال پروردگار متعال، در جریان این حرکت پیشرفت و توجه و آگاهی وسیعی پیدا شده، و سرمایه و ذخیره فراوانی حاصل گشته است که: در مقام تبلیغ و ارشاد و تربیت مردم مؤثر واقع خواهد شد.
آری این آگاهی و مشاهدات شهودی: اصول و پایه‌های علوم و معارف الهی بوده، و حقائق و أحکام و ضوابط أخلاقی و فقهی و تربیتی، همه از متفرعات و آثار این اصول شهودی باشد.
7- و لیس ذلک علی ما یقول المشبهون: مشبهون کسانی هستند که خداوند متعال را از لحاظ صفات و أعمال و آثار و خصوصیات دیگر، تشبیه می‌کنند به موجودات جسمانی که در جریان زمان واقع شده، و احتیاج به مکان داشته، و متصف با حرکت و سکون و عروج و نزول باشند.
پس تشبیه موجب محدودیت و تقیید شده، و با تشبیه او به مخلوق: صفات حدوث و احتیاج و ضعف برای او ثابت خواهد شد.
8- تعالی عما یشرکون: چون خداوند متعال از لحاظ أفعال و صفات و خصوصیات مخصوص، تشبیه به موجود حادث مخلوقی شد: قهرا این موجود از این جهت و به نحو اجمال با پروردگار جهان شریک خواهد بود، و خواه و ناخواه، همتا شده، و در آثار این جهت نیز شبیه همدیگر خواهند بود.
و به طوری که برای توحید مراتبی هست، چون توحید در ذات، و در صفات، و در أفعال: برای شرک نیز همین مراتب می‌باشد. و أکثر مردم در مراحل شرک مبتلا هستند، مخصوصا در مرتبه شرک أفعالی که موجودات مؤثر خارجی را در جریان امور خود مؤثر قرار داده، و به آنها توجه باطنی پیدا می‌کنند.

[~hr~]منبع: احادیث صعب امام هفتم و بررسی و تحقیق و توضیح لازم از آنها؛ علامه مصطفوی؛ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی چاپ اول 1385.

اسم الکتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 425
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست