اسم الکتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 220
دعا برای شیر
ابنشهر آشوب از علی بن ابیحمزه بطائنی روایت کرده: « در راهی با
امام موسی کاظم علیهالسلام همراه بودم. ناگهان شیری آمد و دست خود را بر
کفل أستری که امام علیهالسلام بر آن سوار بود نهاد. از شدت ترس همگی ما بر
جایمان میخکوب شدیم حضرت توقف فرمود - ابدا استر آن حضرت رم نکرد - پس
حضرت مانند کسی که به همهمهی شیر گوش میدهد به جانب او نظر نمود. آنگاه
شیر به کنار راه رفت و امام صورت مبارک خود را به جانب قبله گردانید و
دعائی خواند که من نفهمیدم و آنگاه به دست ولایت خود اشاره به شیر نمود،
یعنی که برو! شیر همهمهی طولانی نمود و امام آمین فرمود و آنگاه شیر رفت.
من که در دریای تعجب غرق بودم پرسیدم: « فدایتان شوم، یابن رسول الله!
قصهی عجیبی بود! مرا نیز از داستان آگاه کنید. » حضرت فرمود: « این شیر
نزد من آمد و از سختی زایمان مادهاش شکایت کرد و از من خواست تا از خداوند
بخواهم که درد زاییدن را برای همسرش آسان نماید. من نیز دعا کردم و به او
گفتم، بچهای که همسرت برایت خواهد زایید نر است. » پس شیر شادمان شد و
برای من دعا کرد و گفت: « خداوند مسلط نکند بر تو و ذریهی تو و بر دوستان تو درندگان را و من دعای او را آمین گفتم. » [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 290. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام موسی بن جعفر؛ سید علی حسینی قمی؛ 1382؛ نشر نبوغ
اسم الکتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 220