اسم الکتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 218
دستور خواب تا هنگام شهادت
اکثر محدثین و مورخین در کتابهای مختلفی آورده اند: هنگامی که
مأمورین حکومتی خواستند امام موسی بن جعفر علیهالسلام را از مدینه ی منوره
به سوی عراق حرکت دهند، حضرت به فرزند خود، حضرت رضا علیهالسلام دستور
فرمود تا زمانی که خبر قتل و شهادت پدرش را نیاورده اند، هر شب رختخواب خود
را جلوی اتاق آن حضرت پهن نماید و در آن بخوابد. خادم آن حضرت گوید: من هر
شب رختخواب حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام را جلوی اتاق امام موسی
کاظم علیهالسلام پهن میکردم و حضرت رضا سلام الله علیه می آمد و
میخوابید. و مدت چهار سال به همین منوال سپری شد، تا آن که شبی از شبها
وقتی رختخواب را پهن کردم، حضرت نیامد و تمام اهل منزل وحشت زده؛ و غمگین
شدیم و همگی در فکر فرو رفتیم که حضرت رضا علیهالسلام کجا رفته؛ و چه شده
است؟ چون صبح شد متوجه شدیم که حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام آمد
و مستقیماً نزد ام احمد - یکی از همسران امام موسی کاظم علیهالسلام رفت و
فرمود: ای ام احمد! آنچه پدرم نزد تو به ودیعه نهاده است، تحویل من بده. در
این هنگام، ام احمد فریادی کشید و گریه کنان بر سر و صورت خود زد و گفت:
مولا و سرورم شهید گشته است. امام رضا علیهالسلام فرمود: آرام باش و تا
زمانی که خبر شهادت پدرم منتشر نشده است سکوت نما. پس، ام احمد آرامش خود
را حفظ کرد؛ و آن گاه صندوقچه ای را به همراه دو هزار دینار آورد و تحویل
امام رضا علیهالسلام داد و گفت: پدرت، امام موسی کاظم علیهالسلام اینها
را به عنوان ودیعه نزد من نهاد و فرمود: تا هنگامی که خبر شهادت مرا
نشنیده ای، از این اشیاء خوب مراقبت و نگه داری کن؛ و چون خبر قتل مرا
شنیدی، فرزندم رضا - سلام الله علیه - نزد تو می آید و آنها را مطالبه
مینماید، پس همه را تحویل او بده؛ و بدان که او بعد از من امام و حجت
خداوند متعال بر تمامی خلق میباشد [1] . همچنین مرحوم شیخ صدوق و طبری و
دیگر بزرگان ضمن حدیثی طولانی از حضرت ابومحمد امام حسن عسکری علیهالسلام
آورده اند: امام موسی کاظم علیهالسلام سه شب مانده به آخر عمر شریفش، به
زندان بان خود - مسیب - فرمود: من سه روز دیگر به سوی پروردگار خود رحلت
خواهم کرد و این شخص پلید و پست - سندی بن شاهک - ادعا میکند که مراسم
تجهیز کفن و دفن مرا انجام میدهد. و سپس افزود: ای مسیب! بدان و آگاه باش
که چنین کاری امکان پذیر نیست، بلکه فرزندم، علی بن موسی الرضا علیهالسلام
مرا تجهیز و تدفین مینماید. و چون جنازه ام به قبرستان قریش منتقل
گردید، درون قبر، لحدی برایم درست کنید؛ و هنگامی که درون لحد قرار گرفتم،
سعی کنید که قبرم را مرتفع نگردانید؛ و نیز از خاک قبر من جهت تبرک استفاده
نکنید؛ چون خوردن تمام خاک ها حرام است، مگر تربت شریف جدم، امام حسین
علیهالسلام که خداوند تبارک و تعالی برای شیعیان و دوستان در آن تربت، شفا
قرار داده است. مسیب در ادامه روایت گوید: چون روز سوم فرا رسید و
لحظات شهادت حضرتش نزدیک شد، فرزند بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا
علیهالسلام - که از قبل او را میشناختم - حضور یافت و من شاهد حضور آن
حضرت تا پایان مراسم بودم [2] . و چون حضرت ابوالحسن، امام موسی بن جعفر
علیهماالسلام در همان زندان بغداد به شهادت رسید - که بعد از مدتها، آن
زندان تبدیل به مسجدی شد، که در بغداد در محل دروازه کوفه موجود میباشد -
توسط فرزندش امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام تجهیز شد و در قبرستان
قریش، در اتاقی که خود امام موسی کاظم علیهالسلام خریداری کرده بود، دفن
گردید [3] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) مدینة المعاجز: ج 7، ص 33، ح 30، اثبات الهداة: ج 4، ص 249، ح 10. (2) تلخیص از دلائل الامامة: ص 213، ح 216، عیون أخبار الرضا علیهالسلام: ج 1، ص 100، ح 6. (3) تاج الموالید: 123، کشف الغمة: ج 2، ص 234، دلائل الامامة: ص 306، ص 6. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام موسی کاظم؛ عبدالله صالحی؛ مهدی یار.
اسم الکتاب : دانشنامه امام کاظم علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 218