اسم الکتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 739
گفتگوی حسن(ع) با پدر پیرامون ابن زیاد
شیخ طوسی رحمه الله با سند خود از حنان بن سدیر، از پدر خود (سدیر بن حکیم) از جد خود (صهیب) نقل کرده است: روزی
میثم تمار به من گفت:اباحکیم! میخواهم خبری را که رخ خواهد داد و حق است،
برایت بگویم. گفتم:اباصالح! کدام خبر؟ گفت:امسال من (از کوفه) به مکه
میروم. در بازگشت، وقتی به قادسیه برسم، این ناپیدا نسب - ابنزیاد - شخصی
را با 100 سواره میفرستد تا مرا نزد او ببرند، و [چون نزد او رفتم] به من
میگوید:تو از آن زن دربهدر ناپاک آتش گرفتهای هستی که پوستش (از لاغری)
بر او خشکیده بود. به خدا سوگند، دست و پایت را قطع خواهم کرد! و من
میگویم:خدا تو را نبخشاید. به خدا سوگند! علی علیهالسلام بهتر از حسن
علیهالسلام تو را شناخت؛ آن زمان که آن حضرت تازیانه بر سرت نواخت و حسن
علیهالسلام گفت:پدرجان! او را نزن. او ما را دوست دارد و دشمن دشمنان
ماست. علی علیهالسلام فرمود:آرام، فرزندم! به خدا سوگند! من به او از تو
داناترم. سوگند به آن خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، او یاور دشمن
تو، و دشمن یاور توست. میثم تمار گفت:در این هنگام، او دستور میدهد
که مرا دار بزنند. در اسلام، من اولین کسی از این امت خواهم بود که با بند،
لگامش زنند. چون روز سوم فرارسد، گویی که آفتاب غروب کرده و نکرده، از
بینیام خونی بر سینه و محاسنم روان شود. ابوحکیم گفت:ما منتظر بودیم. چون روز سوم شد، گویی که آفتاب غروب کرده و نکرده، خونی از بینی او بر سینه و محاسنش جریان یافت. ما،
هفت نفر از خرمافروشان همپیمان شدیم تا [جسد] او را برداریم. شبانه - در
حالی که نگهبانان کشیک میدادند - آمدیم. نگهبانان آتش افروخته بودند؛ از
این رو، آتش میان ما و ایشان حائل شد. ما او را بر تابوتی نهادیم و تا کنار
نهر آبی در جای رفت و آمد شتران رساندیم و او را در آن جا دفن کردیم، و
تابوت را در همان جا، در ویرانهای انداختیم. چون صبح شد، اسب سواران را به
جست و جو واداشتند، ولی چیزی نیافتند. ابوحکیم گفت:روزی میثم به من
گفت:اباحکیم! آیا میپنداری که مالیات این مکان پرداخت نخواهد شد؟ اگر
زندگانیات به درازا کشد، [خود یا فرزندانت] مالیات این مکان را به مردی که
در خانهی ولید بن عقبه است و زراره نام دارد، به ناچار پرداخت خواهی کرد.
سدیر [نوهی ابوحکیم] گفت:من آن مالیات را به مردی در خانهی ولید بن عقبه
به نام زراره، با خواری پرداخت کردم. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) اختیار معرفة الرجال 294:1 ح 138.
اسم الکتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 739