( فعل ماضى مبنى بر فتحه) كان (فعل ماضى، مبنى بر فتحه).
ط: كذّبت (فعل ماضى، مبنى بر فتحه) كذّبوا (فعل ماضى، مبنى بر ضمّه)
قالوا (فعل ماضى، مبنى بر ضمّه) ازدجر (فعل ماضى، مبنى بر فتحه).
6- و امّا تركيب دو عبارت مذكور:
الف: انّ: از حروف مشبهة بالفعل، اللّه، اسمش، يأمر، فعل مضارع و
ضمير مستتر در آن فاعلش، خبر براى « انّ » بالعدل، جار و مجرور، متعلق به « يأمر » ، ظرف لغو، و الاحسان، معطوف به « العدل » و ايتاء، مضاف معطوف به « العدل » ذى، مضاف اليه، مضاف، القربى، مضاف اليه براى « ذى » واو، عاطفه ينهى، فعل مضارع، ضمير مستتر در آن فاعلش بوده، معطوف
به « يأمر » عن الفحشاء، جار و مجرور، متعلق به ينهى ظرف
لغو، و المنكر، معطوف به « الفحشاء » و البغى، معطوف به « الفحشاء » يعظكم، فعل مضارع ضمير مستتر در آن فاعلش بوده كه به « الله » راجع است و اين فعل معطوف است به « يأمر » به حذف عاطف لعلّ، از حروف مشبهة بالفعل، كم، اسم است براى « لعلّ » و تذكّرون، فعل و فاعل خبر آن مىباشد و محلّا مرفوع است.
ب: قال: فعل و رسول الله، مضاف و مضاف اليه، فاعل براى « قال » .
يا، حرف نداء، على، مناداى مفرد معرفه، مبنى بر ضمّ، ثلاث، موصوف،
منجيات، صفت براى بوده و اين صفت و موصوف مبتداء مىباشند. تكف، فعل و فاعل،
لسانك، مضاف و مضاف اليه مفعول براى « تكفّ » و جمله خبر است براى مبتداء، واو، عاطفه،
تبكى، فعل و فاعل، معطوف به « تكفّ » على، حرف جار، خطيئتك، مضاف و مضاف اليه، مضاف
مجرور است به « على » و متعلق است به « تلكى » واو، عاطفه، يسعك، فعل و مفعول، بيتك، مضاف و مضاف اليه فاعل براى
« يسع » و اين جمله معطوف است به « تكفّ لسانك» و مجموع جمله « يا على ثلاث الخ» محلّا منصوب
است تا مفعول براى « قال » باشد.