يضرب با ضارب شباهت دارد چه آنكه اولين حرف از فعل متحرك بوده، عينا
اوّل حرف اسم نيز متحرك است و حرف دوّم فعل ساكن بوده همان طورى كه حرف دوّم اسم
نيز ساكن است و حرف سوّم و چهارم فعل متحرك بوده و در مقابل حرف سوّم و چهارم اسم
نيز داراى حركت است.
2- همان طورى كه بر سر اسم لام تأكيد داخل مىشود بر سر فعل مضارع نيز
اين لام درمىآيد مثلا مىگويند:
انّ زيدا ليقوم (همانا زيد مىايستد) چنانچه مىبينيم بر سر « ليقوم » كه فعل مضارع است لام تأكيد درآمده همان طورى كه بر سر اسم نيز
درآمده و مىگويند: انّ زيدا لقائم (همانا زيد ايستاده است).
3- اسم با فعل مضارع در عدد حروف مساوى است مثلا يضرب داراى چهار حرف
است يعنى (يا- ض- راء- باء) اسم نيز كه « ضارب » باد چهار حرف دارد.
و امّا شباهت معنوى فعل مضارع با اسم:
فعل مضارع مشترك است بين حال و استقبال همان طورى كه اسم فاعل نيز
همينطور است فلذا اين قسم از فعل را به ملاحظه شباهتى كه با اسم دارد مضارع يعنى
مشابه خواندهاند به هرصورت هرگاه « سين » يا « سوف » بر سرش داخل كنند آن را به استقبال اختصاص دادهاند چنانچه ادخال
لام مفتوحه بر آن فعل را به زمان حال اختصاص مىدهد.
4- هرگاه به فعل مضارع نون تأكيد و نون جمع مؤنث متّصل باشد در صورت
اوّل فعل مبنى بر فتح بوده مانند يضربنّ و در فرض دوّم مبنى بر سكون است نظير:
يضربن و تضربن
5- و امّا استخراج فعل ماضى و مضارع از جملات مذكور و بيان علائم اعراب
و نباء در آنها:
الف: ارتدّوا (فعل ماضى، مبنى بر ضمه است) تبيّن (فعل ماضى، مبنى بر
فتح است) سؤّل (فعل ماضى، مبنى بر فتحه است) املى (فعل ماضى، مبنى بر فتحه