responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 354

روز و اعتاق عبد هيچ قدر مشترك و جامعى وجود ندارد.

در چنين موردى بعث و طلب آمر از دو حال خارج نيست:

الف: آنكه متعلّق بعث عنوان انتزاعى مى‌باشد همچون عنوان « احد هذه الامور»

ب: آنكه متعلّق بعث « كلّ واحد من الافراد مستقلّا» مى‌باشد منتهى به وسيله عطف با كلمه « او » يا لفظ ديگرى كه دلالت بر تخيير مى‌نمايد.

در صورت اوّل طرز امر نمودن مولى اينستكه مى‌گويد:

ايّها العبد اوجد احد هذه الامور (يكى از اين امور را ايجاد نما).

و در صورت دوّم نحوه فرمان دادنش اينستكه مى‌گويد:

صم او اطعم او اعتق (روزه بگير يا اطعام كن و يا آزاد نما).

تخيير بهريك از ايندو نحو كه باشد شرعى بوده و مقصود ما از تخيير در عنوان بحث اينقسم مى‌باشد.

بيان مراد

قوله: يمكن التّعبير عنه بلفظ واحد: ضمير در « عنه » به جامع راجع است.

قوله: فانّه يمكن ان يكون البعث الخ: ضمير در « فانّه » بمعناى « شأن » مى‌باشد.

قوله: فانّ كلّ واجب تعيينى كلّى: مقصود از « كلّى » كلّى طبيعى است چه آنكه بعقيده محقّقين از اصوليّون متعلّق اوامر و نواهى طبايع (كلّيّات طبيعى) بوده نه اشخاص قهرا هرواجب تعيينى كه متعلّق امر قرار گرفته كلّى طبيعى بوده كه داراى افرادى در خارج مى‌باشد.

قوله: من قلم الحبر: مقصود قلمى است كه آنرا در مركّب زده و با آن مى‌نويسند همچون قلم نى.

قوله: و قلم الرّصاص: مراد خودنويس است.

قوله: و ان لم يكن هناك جامع مثل ذلك: يعنى مثل مورد مذكور كه تخيير در آن عقلى بود.

اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 354
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست