اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 285
آوردن مأموربه به نيّت امر بآن غير ممكن است و وقتى قصد تقرّب وجودا
بعد از امر بود چگونه مىتوان آنرا در متعلّق امر كه بايد پيش از امر وجود داشته
باشد كه امر بآن تعلّق گيرد اخذ نمود و بعبارت ديگر:
قصد تقرّب از امور منتزع بعد از ورود امر مىباشد و اينگونه از امور
را نمىتوان در متعلّق امر كه الزاما قبل از امر بايد تحقّق داشته باشد بعنوان جزء
يا شرط اعتبار كرد.
قوله: فيما من شأنه التّقييد: ضمير در « شأنه » به ماء موصوله عود مىكند.
مؤلّف گويد:
مثل اطلاق نماز نسبت به قيد طهارت كه چون نماز صلاحيّت تقييد به
طهارت را دارد لاجرم اطلاق آن معنايش عدم تقييد به طهارت مىباشد.
قوله: بما هو عدم ملكة: يعنى بعنوان عدم ملكه.
قوله: لا بما هو عدم مطلق: زيرا عدم مطلق نسبت بملكه
تقابلش، تقابل سلب و ايجاب است كه شأنيّت و قابليّت در اينقسم از تقابل معتبر
نيست.
قوله: لانّه اذا كان التّقييد فى لسان الدّليل الخ: عبارت واضح و روشن اينستكه
گفته شود:
لانّه اذن كان عدم التّقييد فى لسان الدّليل لا يستكشف منه ارادة
الاطلاق.
و مقصود از « اذن » فرضى است كه بين تقييد و اطلاق، تقابل عدم و
ملكه مىباشد و البتّه واضح و روشن است در اينفرض اگر متعلّق امر بدون تقييد بود
از نفس عدم تقييد اطلاق را نمىتوان كشف نمود و علّتش همان بيانى است كه مرحوم
مصنّف در عبارت بعدى يعنى « فانّ عدم التّقييد يجوز الخ» فرموده.
قوله: و لا طريق لاثبات الثّانى الخ: مقصود از « ثانى » اراده اطلاق مىباشد.
متن: و بعد هذا نقول:
اذا شككنا فى اعتبار شيئ فى مراد المولى و ما تعلّق به غرضه واقعا و
لم يمكن له بيانه، فلا محالة يرجع ذلك الى الشّكّ فى سقوط الامر اذا خلا المأتى به
من ذلك القيد المشكوك و عند الشّكّ فى سقوط الامر اى فى امتثاله يحكم العقل بلزوم
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 285