اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 151
دانشمندان علوم عربيّت و ادبيّت مىشنويم كه مىفرمايند:
لغت حجاز چنين و لغت حمير چنان و لغت تميم اين گونه و ... مىباشد و
اين نحو از تعبير خود گواه بر اين است كه وضع لغات بواسطه تعدّد قبائل و اقوام و
اقطار اجمالا حاصل شده است البتّه اطاله سخن در اين باب بيش از اين لازم نبوده و
اينمسئله چندان اهميّتى ندارد كه سخن و كلام در آن به درازا بكشد.
بيان مراد
ترادف: عبارتست از الفاظ متعدّد كه جملگى بر يك معنا دلالت داشته
باشند همچون انسان و بشر كه معناى هردو حيوان ناطق مىباشد.
اشتراك: عبارتست از لفظ واحدى كه بر معانى متعدّد دلالت نمايد
بطوريكه هريك از معانى موضوعله و معناى حقيقى آن باشند همچون لفظ « عين » كه بر چشم، چشمه، كفّه ترازو، جاسوس و غيره دلالت دارد.
پس از توجّه بمعناى ايندو مىگوئيم:
در ترادف و اشتراك دو بحث مىباشد:
الف: بحث در مقام ثبوت و عالم تصوّر.
ب: بحث در مقام اثبات و عالم تصديق.
مقصود از مقام ثبوت اينستكه در امكان و استحاله آن صحبت مىنمايند.
مرحوم مصنّف مىفرمايند:
در امكان و ثبوت ايندو نبايد اشكال نمود و حقّ اينستكه از التزام
بامكان آن هيچ استحاله و محذورى لازم نمىآيد.
و منظور از مقام اثبات اينستكه پس از فراغ از امكان در اين صحبت
مىكنند كه آيا در خارج نيز واقع شده يا مثال و مصداقى براى آن در خارج وجود
ندارد.
مصنّف (ره) مىفرمايند:
همانطوريكه در مقام ثبوت و امكان ايندو نبايد اشكال نمود در وقوعشان
نيز ايراد و اشكال شايسته نيست چه آنكه امثله ايندو در لغت عربى بسيار و فراوان
مىباشد لذا كسانيكه ترادف و اشتراك را منكر شده و مصداق و مثال ايندو را بتاتا
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 151