صله الف و لام موصول وصفى كه صريح باشد واقع مىشود.
شارح گويد:
مقصود از صفت صريح، وصفى است كه در وضعيّت خالص باشد همچون اسم فاعل
و اسم مفعول.
مؤلّف گويد:
مصنّف در برخى از تأليفاتش گفته است:
مقصود از صفت صريح، اسم فاعل همچون الضّارب و اسم مفعول مانند
المضروب و صفت مشبّهه مثل الحسن الوجه مىباشد.
شارح گويد:
بخلاف وصف غير خالص كه براى صله واقع شدن الف و لام صلاحيّت ندارد.
و مراد از غير خالص وصفى است كه جنبه اسميّت در آن غالب باشد مانند:
الابطح.
چه آنكه در لغت بمعناى زمين ريگزار را گويند ولى غالب استعمال آن در
مكان مخصوص يعنى مكّه و نواحى آن مىباشد و بدين ترتيب استعمال و بكار بردنش در
معناى اسمى بيش از وصفى است.
سپس مصنّف گويد:
بندرت افعال معرب صله براى « الف و لام» واقع مىشوند.
شارح گويد:
مقصود از افعال معرب فعل مضارع مىباشد و از همين قبيل است آنچه در
كلام فرزدق شاعر آمده: