احمرّ (سرخ گرديد)، يحمرّ (سرخ مىگردد)، احمرارا (سرخ گرديدن).
متن:
الثّالث: ما كان ماضيه على ستّة احرف مثل:
استفعل نحو: استخرج، يستخرج، استخراجا.
و افعالّ نحو: احمارّ، يحمارّ، احميرارا.
و افعوعل نحو: اعشوشب، يعشوشب، اعشيشابا.
و افعوّل نحو: اجلوّز، يجلوّز، اجلوّازا.
و افعنلل نحو: اقعنسس، اقعنساسا.
و افعنلى نحو: اسلنقى، اسلنقاء.
ترجمه:
قسم سوّم از فعل ثلاثى مزيد فيه
قسم سوّم از فعل ثلاثى مزيد فيه، فعلى است كه ماضى آن شش حرف داشته باشد مانند:
استفعل همچون: استخرج (طلب بيرون آمدن نمود)، يستخرج (طلب بيرون آمدن مىكند)، استخراجا (طلب بيرون آمدن كردن).
و افعالّ همچون: احمارّ (بشدّت سرخ گرديد)، يحمارّ (بشدّت سرخ مىگردد)، احميرارا (بشدّت سرخ گرديدن).
و افعوعل همچون: اعشوشب (بگياه تازه رسيد)، يعشوشب (بگياه تازه ميرسد)، اعشيشاب (بگياه تازه رسيدن).
و افعوّل همچون: اجلوّز (بسرعت گذشت)، يجلوّز (بسرعت مىگذرد)، اجلوّازا (بسرعت گذشتن).
و افعنلل همچون: اقعنسس (بازماند يا بازگشت)، يقعنسس (باز