responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : الکلام الغنی؛ شرح فارسی بر باب چهارم مغنی المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 444

جاوزت زيدا و تجاوززته يا عانقته و تعانقته كه در ايندو مثال فعل قبل از تاء و بعد از آن بيك مفعول متعدّى شده است.

اعتراض مصنّف بر ابن عصفور

سپس مصنّف در مقام اعتراض بر ابن عصفور مى‌گويد:

دو اشكال به ابن عصفور وارد است:

1- ابن السّيّد گفته است: تعانق متعدّى نبوده بلكه لازم است در حاليكه ابن عصفور وقتى عبارت او را نقل نمود گفت: تفاعل متعدّى نيست.

و بدين ترتيب ابن عصفور در نقل خطاء و اشتباه كرده است.

2- ابن السّيّد ردّ و خطاء را به روايت جرّ تعانق اختصاص نداده زيرا اين اختصاص معنا ندارد در حاليكه ابن عصفور در مقام نقل آنرا به روايت جرّ اختصاص داده است.

شرح‌

قوله: لانّه لا يكون: ضمير در « لانّه » به يتعاهد راجع است.

قوله: عند اصحابه: يعنى اصحاب ثعلب.

قوله: و لا يكون متعدّيا: و حال آنكه تفاعل متعدّى نمى‌باشد.

قوله: و يردّه قوله: ضمير منصوبى در « يردّه » به ابن درستويه و در « قوله » به شاعر عود مى‌كند.

قوله: و هو قليل: ضمير « هو » به جواز يتعاهد راجع است.

قوله: و سئل الحكم بن قنبر ابا زيد عنها: ضمير در « عنها » به يتعاهد برمى‌گردد.

قوله: فمنعها: ضمير فاعلى به ابا زيد و ضمير مفعولى به يتعاهد برمى‌گردد.

قوله: و سئل يونس: ضمير فاعلى در « يونس » به حكم بن قنبر عود

اسم الکتاب : الکلام الغنی؛ شرح فارسی بر باب چهارم مغنی المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 444
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست