ارباب ادب گفتهاند يكى
از طرقى كه بواسطه آن اصل كلمات را مشخّص ميكند صيغه تصغير كلمات است فلذا براى تعيين
اصل كلمه كه آيا مذكّر بوده يا مؤنّث يا مادّه حرفى آن در ابتداء چه حرفى بوده است آنرا مصغّر مىكنند و بصيغه تصغير نگريسته و مطلوب خود
را از آن تحصيل مينمايند .
حال ميگوئيم در كلمه « آل » بين اهل فن اختلافست :
بعضى همچون سيبويه گفتهاند اصل
آن « اهل » بوده زيرا تصغيرش « اهيل » ميشود لذا « هاء » را ابتداء بهمزه و پس از آن بالف قلب كردند آل شد .
برخى ديگر مانند كسائى ميگويند اصل آن « اول » بوده زيرا تصغيرش
« اويل » است از اينرو واو ما قبل مفتوح بالف قلب
شد آل گرديد .
فرق بين آل و اهل
بنابر اينكه آل از نظر مادّه با اهل فرق داشته باشد همانطوريكه كسائى
قائل است بين آندو از جهتى ميتوان فرق گذارد و
آن اينست كه از نظر استعمال اهل اعم و آل اخصّ است زيرا آل را در خصوص افراد عظيم الشأن
و اشخاص برجسته استعمال مىكنند ولى اهل از حيث استعمال در اعم از اينمورد واقع ميشود
فلذا آل يعقوب و آل بويه مىگويند ولى آل الرّجال استعمال نكرده مگر آنكه رجل از اشخاص
متفوّق و شخصيّتى باشد از اينرو آل النبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مىگويند و
مقصود از آل اهل بيت عصمت و طهارت سلام اللّه عليهم اجمعين ميباشد .
حاشيه : قوله : و اصحابه :
هم المؤمنون الّذين ادركوا صحبة النبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
مع الايمان .