اسم الکتاب : اساس الصرف، مشتمل بر امهات مسائل علم صرف المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 27
ما تابع هستيم مانند: ذبيح بمعناى مذبوح « ذبحشده » ، قتيل بمعناى مقتول « كشته شده» شهير بمعناى مشهور « شناخته شده».
تبصره
ناگفته نماند كه افعال لازم اسم مفعول ندارند زيرا فعل لازم در معنا
محتاج به مفعول نيست چنانچه تفصيل آن انشاء الله بعدا مىآيد لذا اگر از افعال
لازم بخواهيم اسم مفعول مشتق كنيم بايد بوسيله حروف جرّيكه مناسب با معناى آن فعل
باشد اين عمل صورت گيرد مثلا فعل ذهب « رفت » لازم است چون در معنا محتاج به مفعول نيست اگر
از اين مادّه بخواهيم اسم مفعول بنا كنيم بايد بگوئيم مذهوب به « برده شده» يا فعل فرغ « خلاص شد» لازم است پس اگر از
اين مادّه بخواهيم اسم مفعول بنا كنيم بايد بگوئيم مفروغ عنه « خلاصشده » و چنانچه ملاحظه مىكنيد در اوّل از كلمه باء و در دوّم از عن
استفاده كرديم زيرا هركدام از اينحروف با يكدام از دو مادّه تناسب دارند و قابل
توجّه اينكه در موقع صرف صيغه بايد ضمائر را بمفرد يا تثنيه و يا جمع تبديل نمود
نه اسم مفعول را چنانچه صرف آنرا انشاء اللّه تعالى ذكر مىكنيم
صرف صيغ اسم مفعول
اسم مفعول داراى شش صيغه است بهمان نحوى كه در اسم فاعل گفته شد.