صرف اسم مفعول از ناقص يائى مرمىّ
/ مرمىّ/ يك مرد تير خورده
مذكر/ مرميّان/ دو مرد تيرخورده
/ مرميّون/ مردان تيرخورده
الى آخر
مشتقات ناقص يائى از باب رعى- يرعى
ماضى معلوم/ رعى/ چرانيد يك مرد غائب در زمان گذشته
ماضى مجهول/ رعى/ چريده شد يك مرد غائب در زمان گذشته
مضارع معلوم/ يرعى/ مىچراند يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
مضارع مجهول/ يرعى/ چرانيده ميشود يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
امر غائب معلوم/ ليرع/ بايد بچراند يك مرد غائب در زمان حال
امر غائب مجهول/ ليرع/ بايد چريده شود يك مرد غائب در زمان حال
امر حاضر معلوم/ ارع/ بچران اى مرد حاضر در زمان حال
امر بصيغه/ لترع/ چريده شو اى مرد حاضر در زمان حال
نهى/ لا يرع/ نبايد بچراند يك مرد غائب در زمان حال
جحد/ لم يرع/ نچرانيده است يك مرد غائب در زمان گذشته
نفى/ لا يرعى/ نمىچراند يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
استفهام/ هل يرعى/ آيا مىچراند يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
اسم فاعل/ راع/ يك مرد چراننده
اسم مفعول/ مرعىّ/ يك مرد چريده شده
مصدر/ الرّعى/ چرانيدن و چريدن