responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 933

اصبحت اسبّحك و امجدّك و احمدك و اهلّلك بعدد ما ادير بعد سبحه را بدست بگيرد و بگرداند با هركه مى‌خواهد حرف بزند فرمودند تا وقت خواب ذكر آن تسبيح در نامه عمل او ثبت مى‌شود و نيز در وقت خواب يكمرتبه بخواند و تسبيح را در زير فراش بگذارد ليكن بجاى اصبحت اسبّحك امسيت اسبّحك بگويد تا فردا صبح آن وقت محسوب خواهد بود من اين كار را اقتداء به رسول مختار كردم .

يزيد پليد گفت سبحان اللّه هرچه مى‌گويم جواب مرا حاضر و آماده دارد پس از قتل حضرت منصرف شد و امر باطلاقه گفت رها كنيد و زنجير از گردنش برداريد .

سخن امام عليه السّلام با خالدپسريزيدپليد

جماعتى از مخالفين مثل طبرى و بلادرى و جمعى از مؤلفين برآنند كه يزيد پليد به امام زين العابدين عليه السّلام گفت اتصارع مع ابنى خالد با پسرم خالد كشتى مى‌گيرى؟

حضرت فرمود مرا با او چكار است يك كاردى بمن بده و يك كارد به او تا با هم مقاتله كنيم .

يزيد گفت : اشهد انّك ابن علىّ بن ابيطالب عليه السّلام حقا كه تو پسر على بن ابيطالبى شنشنة اعرفها من اخزم هل تلد الحيّة الّا الحيّة

روضة الشّهداء مى‌نويسد در اين اثنا صداى نقاره و طبل نوبت سلطنت يزيد پليد شد خالد رو كرد به امام زين العابدين عليه السّلام گفت ببين صداى طبل نوبت پدر منست پس كو صداى طبل نوبت پدر تو؟

حضرت فرمود صبر كن تا خبر كنم همين كه صداى مؤذّن در مناره به اذان بلند شد امام بيمار عليه السّلام فرمود اى سگ بچه اينك صداى نوبت پدر منست بشنو و مغرور به سلطنت پنج روزه پدرت مباش هركسى پنج روزه نوبت اوست امّا اين‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 933
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست