responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 862

ايشان سر امام عالم امكان عليه السّلام را همراه دارند سى هزار جمعيّت شوريدند بناى مخاصمت گذاشتند خيال آن داشتند كه سرها و اسيران را بگيرند كه لشگر از آن شهر فرار كردند

واقعه منزل موصل‌

چون لشگر ابن زياد در اثناى راه خود به نزديك موصل رسيدند كس به امير موصل فرستادند و پيغام دادند كه شهر را بياراى و به استقبال ما بيرون آى و طبقهاى زر و سيم مهيا ساز تا برما نثار كنى به آمدن ما در منزل تو و نيز افتخار برتمام حكام ديار كن زيرا كه سر حسين بن على عليه السّلام و برادران و ياران او همراه است و اهل بيت او را نيز از خانم و كنيز با ديده‌هاى اشگ‌ريز مى‌آوريم و السّلام عماد الدوله كه حاكم موصل بود اهل شهر را جمع كرد و صورت حال را با ايشان در ميان آورد گفت اى قوم زنهار باين سخن تن ندهيد و بدين نصيحت همداستان نباشيد اصلا نه استقبال كنيد و نه اين جماعت را به شهر خود راه بدهيد زيرا اين كار براى شما عار و شكست است .

رعايا گفتند :

اى امير خدا تو را خير دهد، تو هميشه به رعايا مهربان بوده و هستى آنچه فرمائى اطاعت مى‌كنيم، پس موصليان آب و آذوقه فرستادند و پيغام دادند آمدن شما به شهر ما مصلحت نيست اين آذوقه را بگيريد و هركجا كه مى‌خواهيد برويد، آن جماعت از اين جواب در خشم شدند از پشت شهر انداختند جائى كه در يك فرسخى شهر واقع بود فرود آمدند سر مطهر منوّر امام عليه السّلام را از نيزه فرود آوردند و در آنجا سنگ بزرگى بود روى آن سنگ نهادند قطره خونى از سر مبارك برآن سنگ چكيد و آن خون در ميان سنگ نهان شد هرسال روز عاشوراء از آن سنگ خون تازه مى‌جوشيد، مردمان از اطراف و اكناف و نواحى مى‌آمدند و دور آن سنگ حلقه ماتم مى‌زدند و به مراسم عزادارى مشغول مى‌شدند و به همين‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 862
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست