من اخذ من متاعهّن شيئا فليردّه عليهن، هركس از اين بانوان متاعى برده
بايد به ايشان برگرداند مرحوم مفيد مىفرمايد : فو اللّه ما ردّ احد منهم شيئا، بخدا قسم احدى از آنها چيزى پس نداد .
بارى عمر سعد پس از
آن و كّل بالفسطاط و بيوت النساء و على بن الحسين عليهما السّلام جماعة ممّن كانوا
معه و قال : احفظوهم لئلّا
يخرج منهم احد و لا تسئؤنّ اليهم ثمّ عاد الى مضربه .
جماعتى از لشگر را موكل كرد كه زنان را حراست و حفظ كنند مبادا كسى از
ايشان بيرون رود و نيز خيمهها را محافظت كنند و ديگر كسى به ايشان اذيّت نرساند و
اين حكم را كرد و سپس به سراپرده خود رفت .
آتش زدن لشگر كفرآئينپسرسعد
ملعون خيمههاى بانوان و مخدّرات را
پس از
صدور حكم مذبور از عمر سعد شمر ملعون سخت در غضب شد و با خولى و سنان گفت :
چرا بايد
عمر سعد با اولاد على اين نحو سلوك و رفتار كند و سفارش بيمار را نموده و ما را از
كشتن او بازدارد شما شاهد باشيد و در حضور امير عبيد اللّه بن زياد اين كرده وى را
شهادت دهيد .
اين خبر به سمع عمر سعد رسيد، خوف او را برداشت گفت :
اى لشگر مقصود ما حسين بود كه او را كشتيم امّا زنان و كودكان چه تقصير دارند و از اين گذشته آنچه
ايشان نيز بايد ببينند، ديدند و آنچه بايد تحمّل كنند، تحمّل كردند اكنون كه به اين
مقدار راضى نيستيد و به اين حكم من خشنود نمىباشيد آنچه از دستتان برمىآيد انجام
دهيد، پس شمر ملعون با جمعّى از پيادگان پيش آمد
امر كرد زنان و كودكان را از خيمهها بيرون كردند .
مرحوم سيّد در لهوف مىفرمايد : قال الرّاوى :
ثمّ
اخرج النساء من الخيمة