فنزل اليه سنان بن انس النّخعى لعنه اللّه، فضرب بالسيف فى حلقه الشريف
و هو يقول : و اللّه انّى
لاجتزّ رأسك و اعلم انّك ابن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و خير النّاس
ابا و امّا ثمّ اجتز رأسه المقدس المعظّم و فى ذلك يقول الشاعر :
فاىّ رزيّة عدلت حسينا
غداة تبيره كفّا سنان
پس سنان
بن انس نخعى از اسب فرود آمد و شمشير به گلوى شريف
حضرت زد و مىگفت : به خدا سوگند
كه من سر تو را از بدن جدا خواهم نمود و مىدانم كه تو پسر رسول
خدائى و پدر و مادرت از همه مردم بهتر هستند، سپس سر مقدس
آن بزرگوار را بريد و شاعر در اينباره بدين مضمون مىگويد :
باشد كدام غم به جهان چون غم حسين
روزى كه دستهاى سنانش بريد سر
دستهاى ديگر معتقدند كه قاطع سر مطهر امام عليه السّلام نظر بن خرشه
نام داشته
و مشهور بين ارباب مقاتل آن است كه شمر ملعون سر مبارك امام عليه السّلام
را بريده است و وى قاتل آنجناب ميباشد
كيفيّت كشتن شمر ملعون امام عليه السّلام را
مرحوم حاج ميرزا رفيع گرمرودى در
كتاب ذريعة النجاة از منتخب طريحى نقل كرده و مىنويسد :
امام عليه السّلام در وقتى كه بحالت غشوه روى زمين افتاده بودند شمر ملعون
بطرف آن جناب آمد تا به نزديكش رسيد و با پاى چكمهدار به
روى سينه آن حضرت نشست، امام عليه السّلام نشستن آن ناپاك را روى سينه خود حس كرد و
فرمود :
يا ويلك من انت فقد ارتقيت مرتقا عظيما، واى برتو، كيستى، همانا به جاى
مرتفع و عظيمى نشستهاى؟