حضرت فرمودند :
آنها
راهى به من ندارند و زيانى به من نرسانند تا وقتى كه به آن زمين برسم .
سپس گروهايى از
اجنّه مسلمان محضر مباركش آمده و عرض كردند : اى سيّد ما، ما شيعه و ياران شما هستيم بفرما هرچه خواهى به انجام رسانيم
و اگر دشمنى دارى دستور فرما تا شّر او را از شما بازگردانده و كفايتش نمائيم .
حضرت فرمودند :
خدا
جزاى خير به شما دهد آيا كتاب خدا كه برجدّ من رسول اللّه نازل شده است را نخواندهايد
كه : اينما تكونوا
يدرككم الموت و لو كنتم فى بروج مشيّدة.[1]
و نيز نديدهايد كه حق تعالى فرموده : لبرز الذين كتب عليهم القتل الى مضاجعهم[2]
اگر من در جاى خود بمانم اين خلق ننگين به چه آزمايش
شوند و چه كسى در قبر من در كربلاء ساكن گردد با اينكه خداوند در روز دحو الارض آن را براى من انتخاب كرده و پناه شيعيان قرار داده تا مأمن آنها باشد و لكن روز شنبه كه روز عاشوراء است
حاضر شده و در آخر آن روز كشته مىشوم و پس از
من هيچ يك از اهل و خويشان و برادران و خاندان من كه مطلوب دشمنان باشد باقى نماند
و سر من را براى يزيد لعنة اللّه عليه ببرند .
جنيّان گفتند : اى حبيب خدا
سوگند به ذات اقدس الهى اگر امر تو واجب الاطاعه نبود و مخالفت فرمانت جائز مىبود
همه دشمنانت را مىكشتيم .
حضرت فرمودند :
به
خدا قسم ما از شما برآنها قادرتر هستيم منتهى ما از توانائى و قدرتى كه داريم استفاده
نكرده تا هركس كه هلاك مىشود از روى برهان و دليل بوده و آن كس هم زنده مىگردد و
هدايت مىشود از روى دليل و