طفل را به دست حضرت دادند، حضرت او را جلو زين نهاد و بطرف صفوف لشگر
حركت كرد .
مرحوم صدر قزوينى در حدائق الانس مىفرمايد :
اين حكايت را مرحوم فاضل دربندى در مقتل خود نقل كرده و بنظر ما سزاوار
نيست از مثل چنين كسى كه معروف به فهم و ذكاوت و جودت فكر و دقت
است اين كلمات و حكايات موضوعه و جعلى را در كتابش كه مىخواهد تا قيامت بين اماميه
باقى بماند نقل كند .
مؤلف گويد :
اصل وقوع چنين حادثهاى
هيچ استبعاد نداشته و نمىتوان آن را به عنوان نكته ضعفى از مرحوم دربندى ياد كرد .
بلى، ممكن است حديث و نقل معتبرى برآن در دست نباشد ولى اينطور نيست
كه برهرواقعه و حادثهاى آن هم وقايع و حوادث روز عاشوراء كه تنها خدا مىداند چه رويدادهائى در آن روز در سرزمين پربلاء كربلاء
به وقوع پيوسته اگر دليل معتبرى نداشتيم آن را از حكايت موضوعه
و جعلى تلقى كنيم و اللّه اعلم بحقيقة الحال .
مقاله مرحوم طبرسى در احتجاج
مرحوم طبرسى در احتجاج مىنويسد :
پس از
شهيد شدن شاهزاده على اصغر امام عليه السّلام از اسب فرود آمد و با غلاف شمشير زمين
را حفر كرده و طفل را به خونش آلوده نموده و سپس در گودال دفنش
كرد و بعد از آن جست و ايستاد و به درگاه الهى ناليد و عرض كرد : خداوندا، انتقام ما را از اين دشمنان بكش، ربّ
انتقم لنا من هولاء الظّالمين .
مقاله مرحوم شيخ جعفر شوشترى در خصائص
مرحوم شيخ جعفر شوشترى اعلى اللّه مقامه الشريف در كتاب خصائص