تحريص امام عليه السّلام اصحاب را برجهاد و شهادت حنظلة بن سعد شيبانى
(32)
چون بعد
از ظهر روز عاشوراء اصحاب و ياران امام عليه السّلام به درجه رفيعه شهادت رسيدند و
اندكى باقى ماندند و همگى زخمى و مجروح، تشنه و گرسنه به
حالتى كه زبان قدرت شرح حال ايشان را ندارد، امام ابرار چون حالت
زار ايشان را ديدند فرمودند :
صبرا
بنى الكرام فما الموت الّا قنطرة يعبركم من البؤس و الفرار الى الجنان الواسعة و النّعيم
الدّائمة .
يعنى اى كريمان عالم و اى نجيبان اولاد آدم كه از مالومنال و فرزند و
عيال و جاه و جلال چشم پوشيديد چند دقيقه
ديگر نيز در صدمات و لطمات اين دار فانى صبر كنيد تا آنكه شربت شهادت بنوشيد و از سندس
و استبرق بپوشيد نيست مرگ مگر يك پلى كه
شما را عبور مىدهد از زحمت و محنت نجات مىدهد و به درجات جنّات و نعيم باقى دائمه
مىرساند
فايّكم يكره ان ينتقل من سجن الى قصر، كدام يك از شما ميل نداريد از زندان
انتقال نمائيد و به قصر دار الجلال منزل سازيد، پس زود
باشيد خود را به ياران برسانيد .
در اين حال پسر سعد
فرياد كشيد : اى لشگر زود
باشيد كه روز تمام شد و كار اين يك مشت مردم تمام نشد كسى از ايشان باقى نمانده حمله
كنيد جمله را طعمه شمشير سازيد .
آن بىحيا مردم رو به لشگر شكستخورده امام عليه السّلام آوردند در آن
اثناء كه لشگر كوفى برامام و اصحاب امام حملهآور شدند و تير و سنگ و عمود مىپرانيدند
حنظلة بن سعد شيبانى آمد در پيش روى
امام ابرار سپروار سينه خود را سپر و هدف تيرهاى بلا نمود چنانچه در
روايت است :
و جاء حنظلة بن سعد الشيبانى، فوقف بين يدى الحسين عليه السّلام