مقاتل نوشتهاند پيوسته از
آن قوم مىكشت تا نفرات كشتهشدهها به هفتاد تن رسيد باز همچون رعد مىغرّيد و مىجوشيد
و با دشمن بدمنش مىكوشيد و از صف پيادگان نيز
بسيارى را به دار البوار فرستاد از قضاء اسب او سكندرى خورد و راكب را برزمين انداخت
نخل موزون و قامت بلند طرماح در خاك غلطيد، هم خسته و هم تشنه و هم گرسنه و هم زخمدار بود و از طرفى بواسطه كرّ و فرّ و كشتار زيادى كه نموده بود
ضعف و ناتوانى براو غالب گشته ديگر
قادر نبود كه از جاى برخيزد، لشگر دونهمت و روباهصفت چون چنين ديدند
او را احاطه كرده و جسدش را در ميان گرفتند و
بسرعت سر پرمهر و محبّتش را از بدن جدا كرده و بنزد عمر سعد بردند
و بفرموده برخى از ارباب تحقيق به روايتى طرّماح با زخم و جراحت در ميان قتلگاه به
حالت اغماء افتاد و بعد از رفتن لشگر و سپاه از زمين كربلاء در شب يازدهم بهوش آمد
....
[شهادت جمعى ديگر از اصحاب امام (ع)]
شهادت عبد الرحمن بن عبد اللّه يزنى (26)
در روضة الشّهداء آمده كه از جمله شهداء دشت نينوا عبد الرحمن بن عبد
اللّه يزنى است وى پس از
رخصت از امام عليه السّلام بميدان كارزار آمد و بيست و هشت تن از آن كافران را به درك
فرستاد و پس از غالب شدن ضعف و سستى برآن بزرگوار شربت شهادت
را نوشيد .
شهادت يحيى بن سليم مازنى (27)
پس از
عبد الرحمن بن عبد اللّه يحيى بن سليم مازنى محضر امام عليه السّلام آمد و اذن گرفت و به ميدان رفت، وى مرد پسنديده و
مبارز كارديدهاى بود، اين بزرگوار در حال حرب پيوسته اين
مقال برزبانش مترنم بود :
و محياى و مماتى للّه ربّ العالمين، بارى حمله به ميمنه لشگر كفر نمود
و آن را بهم زد و سپس به ميسره حمله آورد آرايش آنرا منهدم ساخت و بالاخره پس از غلبه ضعف و خستگى از پاى درآمد
و در عداد شهداء قلم زده شد