گرفتارىهاى اهل
بيت گرامش اثرى از خويش به يادگار نگذارى چه كار كردى و كجا دين خود را به صاحب شرع اداء نمودهاى ....
بارى اين ستيز با نفس مدّتها ادامه داشت تا بالاخره فضل و فيض الهى كه
هميشه شامل حال اين بىبضاعت بوده و هست دامنهاش گستردهتر شد
شبى از شبها جناب آقاى حاج سيّد فخر الدّين جواهريان مدير محترم انتشارات پيام حق كه از سادات محترم و معزّز و موفّق هستند در مجلسى با حقير مأنوس بوده
و از هردرى سخن با ايشان به ميان آمد، در اثناء گفتگو ايشان پيشنهاد كردند اگر كتابى در زمينه مقتل حضرت سيّد الشهداء سلام اللّه عليه حقير
به رشته تأليف درآورم ايشان با معيّت همكار و هميار محترمشان فاضل گرانمايه جناب آقاى حاج محمّد جاسبى اقدام به طبع و نشر خواهند نمود و در اين راستا
اصرار زياد نموده و داعى حقير را تشديد و تقويت نمودند ديگر درنگ را برخود جايز ندانسته
و با تمام موانع و شواغل به مقابله و مبارزه پرداخته و
با كاهش دادن برخى از اشتغالات خويشتن را ملزم به تأليف كتاب مزبور نمودم و بحمد الله
و المنّة الطاف كريمانه سلطان سرير وفا حضرت خامس آل عبا شامل حال حقير شد و در زمانى
بسيار كوتاه توانستم احوالات آن حضرت و وقايع پرملال خروج
آن جناب از مدينه بطرف مكّه و از مكّه به جانب كربلاء و حوادث ناگوارى كه در اين سرزمين پربلاء اتّفاق افتاد و دلهاى تمام دوستداران آن حضرت را به درد آورد و قلبها
را جريحهدار نمود و نيز اتّفاقاتى كه بعد از شهادت آن سرور براى آل اللّه و اهل بيت
محترم آن جناب در طول به اسيرى بردنشان از كربلاء به جانب كوفه خراب و از آنجا به شام
تار و مراجعتشان از شام به مدينه طيّبه روى داد كه هيچ جنبندهاى و جاندارى تاب تحمّل
ذرّهاى از آن خروارها را نداشت به رشته تحرير درآوردم و آن را موسوم به « از مدينه تا مدينه » نمودم .
البتّه براى دستيابى به چنين تأليفى
از بسيارى مؤلّفات علماء و مكتوبات ارباب قلم استفادههاى شايان و چشمگيرى بردم و در اين فيض عظمى و اجر جليل ايشان را