responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 498

تيغ گرفت و تيغ انگشتان آن نامدار را از كف جدا كرد عبد اللّه از آن زخم نهراسيد در همان گرمى تيغش را از سينه يسار بيرون كشيد و سر در عقب سالم گذارد و با يك ضربت او را به دار البوار روانه ساخت پس نام خدا برزبان راند و رجزى چنين انشاء نمود :

ان تنكرونى فانا بن كلب‌

حسبى ببيتى فى عليم حسبى‌

انّى امرء ذومرّة و عصب‌

و لست بالخوّار عند النّكب‌

غلامان ابن زياد لعين به يكبار روى به ميدان آورده گرد عبد اللّه را گرفتند آن شيرمرد گروهى از ايشان را كشت عاقبت تشنگى و خستگى و جريان خون او را از كار بازداشت ضعف و ناتوانى براو غلبه كرد دستش از كار افتاد جراحات بسيار بربدنش رسيد از مركب در غلطيد و شربت شهادت چشيد رضوان اللّه عليه‌

شعر

برداشت پاى و روى به راه عدم نهاد

و آن كيست كو به راه عدم پا نمى‌نهد

شاه و گدا و پير و جوان و بلند و پست‌

از دام هولناك اجل كس نمى‌جهد

خبر به امام عليه السّلام دادند، حضرت براى او گريست و اشگ فشاند و فرمود :

عند اللّه احتسبه و حماة اصحابى يعنى در نزد پروردگار حساب خود و ياران خود را خواهم نمود كه چه‌ها برمن رسيده‌

شهادت برير بن خضير همدانى (7)

پس از آنكه آفتاب روز عالم‌سوز عاشوراء بلند شد، حرارت آفتاب شدّت يافت عطش براهل و عيال امام عليه السّلام تنگ گرفت و حالشان مشوّش گرديد بى‌اختيار فرياد العطش سر دادند، اين صدا بگوش اصحاب و جوانان رسيد همگى از جان سير و از زندگى دلگير شدند

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 498
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست