يزيد براريكه قدرت وى را عزل و پسر عم
خويش وليد بن عتبه را بجاى او نصب كرد ولى برخى ديگر از مورخين وليد را منصوب از قبل
معاويه مىدانند بهر صورت اين نكته مورد تسالم و اتّفاق همه مورّخين است كه يزيد نامه
به وليد بن عتبه نوشت و در ضمن آن تأكيد كرد از حضرت حسين بن على عليهما السّلام و
عبد اللّه بن عمر و عبد اللّه بن زبير بيعت گرفته و
ايشان را ملزم به آن نمايد .
متن نامه يزيد بيدادگر به وليد بن عتبه
امّا بعد :
فانّ
معاوية كان عبدا من عباد اللّه، اكرمه اللّه و استخلفه و خوّله و مكّن له، فعاش بقدر
و مات باجل، فرحمه اللّه، فقد عاش محمودا و مات برّا تقيّا و كتب اليه فى صحيفة ....
امّا بعد :
فخذ
حسينا و عبد اللّه بن عمر و عبد اللّه بن الزّبير بالبيعة اخذا شديدا ليست فيه رخصة
حتّى يبايعوا و السّلام . [1]
امّا بعد :
بدانكه
معاويه بندهاى بود از بندگان خدا كه حق تعالى او را گرامى داشته
و خلافت روى زمين را بوى ارزانى داشت، اكنون به جوار رحمت الهى پيوست و تا مىزيست محمود سيرت و مرضى طريقت بود، در حال حيات من را والى عهد
خويش گردانيد و چون برمضمون
اين نامه واقف شوى از حسين و عبد اللّه بن عمر و عبد اللّه بن زبير جدا اخذ بيعت كن
و هيچ رخصت و اجازهاى ندارند مگر آنكه بيعت نمايند و السّلام .
مشورت نمودن وليد بن عتبه با مروان حكم به نامه يزيد
چون وليد
از مضمون نامه مطّلع شد خوف و وحشت او را فراگرفت و عمل به مضمون نامه را كارى بسيار
دشوار تلقى كرد لذا براى رها شدن از اين بنبست و
[1] چنانچه ملاحظه مىشود در اين نامه، اسمى از عبد الرّحمن بن ابى بكر برده نشده
و به نظر مىآيد كه اصح همين است چه آنكه
در تواريخ معتبر همچون كامل ابن اثير و تقريب ابن هجر فوت وى سال پنجاه و سه يا پنجاه و پنج هجرت ضبط شده بنابراين عبد الرّحمن بن
ابى بكر در زمان حيات معاويه از دنيا رفته .