responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 481

در آن جاى گرفت حر گرم حرب بود چون زخم خود را در نگريست و قسوره را ديد كه ضرب زده بود و خود از سرش جدا شده شمشيرى بيانداخت برفرق قسوره كه تا سينه‌اش بشكافت، قسوره از اسب به زير افتاد و حرّ نيز از مركب افتاد نعره زد كه يابن رسول اللّه ادركنى، مرا درياب، امام حسين عليه السّلام مركب تاخت و حرّ را از ميدان دشمنان ربود به پيش صف لشگر خود آورد، پس پياده شد و بنشست و سر حرّ بركنار نهاده به آستين گرد از رخسار وى پاك كرد، حرّ را رمقى مانده بود ديده باز كرد سر خود را در كنار حضرت امام حسين عليه السّلام ديد تبسمى نمود و گفت : يابن رسول اللّه از من راضى شدى؟

امام حسين عليه السّلام فرمود : من از تو خوشنودم، خداى از تو راضى باد .

حرّ از اين بشارت شادمان شده نقد جان به جانان نثار كرد .

امام حسين عليه السّلام براى حرّ بگريست و اصحاب آن حضرت نيز براو گريه كردند .

حاكم خثعمى آورده كه امام عليه السّلام در مرثيه حرّ سه بيعت فرموده است يكى از آن اينست :

لنعم الحر حربنى رياح‌

صبور عند مختلف الرّياح‌

ابو المفاخر آورده كه :

خوشا حرّ فرزانه نامدار

كه جان كرده برآل احمد نثار

ز رخش تكبّر فرود آمده‌

شده بريراق شهادت سوار

به عشق جگرگوشه مصطفى‌

برآورده از جان دشمن دمار

شهادت مصعب بن يزيد رياحى (3)

امّا چون مصعب برادر حرّ ديد كه حرّ ببال شهادت به روضه قدس پريد به اجازت امام سديد روى به ميدان نهاده در خصمان پيچيد و بعد از كارزار مردانه و كشتن دشمنان از حياء و آزرم بيگانه شربت نوش كرد و با برادر با جان برابر دست‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 481
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست