responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 42

گذشت بهوش آمد چشم باز كرد يزيد را بربالين خود نشسته ديد، گفت اى پسر چه كردى؟

گفت : به مسجد رفتم و برمنبر خطبه گفتم همه مردم با طوع و رغبت با من بيعت كردند و خوشدل و شادمان بازگشتند .

معاويه ضحّاك و مسلم را بخواند و گفت : كاغذى زير بالين است بيرون آريد، كاغذ برگرفتند، معاويه پيش از آن به نام يزيد چيزى نوشته بود براين منوال ضحّاك كاغذ برگرفت و برايشان خواند .

صورت وصيّت‌نامه معاويه با يزيد عليه اللّعنة

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‌

اين عقد عهدى است كه معاوية بن ابى سفيان مى‌بندد و با پسر خويش يزيد و با او بيعت مى‌كند به خلافت و خلافت بدو مى‌دهد تا به شرائط آن برجاده عدل و انصاف قيام نمايد خلافت بدو تسليم كرد و او را امير نام نهاد و او را فرمود كه سيرت اهل معدلت و رضا را ملازم باشد و مجرمان را به قدر جرم و جنايت عقوبت كند و اهل صلاح و علم را نيكو دارد و در حق ايشان احسان نمايد و جانب عموم و قبايل عرب على الخصوص جانب قبيله قريش را مرعى دارد و كشنده دوستان را از خود دور دارد و فرزندان مظلوم مقتول را يعنى عثمان به خويشتن نزديك گرداند و ايشان را برآل ابو تراب مقدم دارد و بنى اميّه و آل عبد الشمس را بربنى هاشم و ديگر مردمان مقدّم دارد و هركس كه اين عهدنامه براو خوانند او امير خويشتن يزيد را اطاعت دارد و متابعت يزيد پيش گيرد فمرحبا به و اهلا و هركس كه سر باز زند و انكار كند دستورى است كه شمشير را براو كار فرمايد و ايشان را مى‌كشد تا آن وقت كه به امارت و خلافت او اقرار آرند و مطيع و فرمان بردار شوند و السّلام .

پس اين عهدنامه را پيچيد و مهر خويش برنهاد و به ضحّاك داد و گفت فردا

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 42
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست