كيفيّتپذيرفتنعمر
بن سعد ملعون قتل مولى الكونين حضرت امام حسين عليه السّلام را مطابق نقل مشهور
مقارن نزول اردوى كيوان شكوه حضرت امام حسين عليه السّلام به دشت كربلاء
و وارد شدن آن جناب به آن سرزمين ديلمان خروج كرده و برقسمتى از قزوين استيلاء يافته
بودند، عبيد اللّه بن زياد عمر سعد را براى دفع و سركوب ايشان مأمور ساخت و در قبال
اين خدمتش حكومت رى را به وى سپرد ابن سعد از كوفه بيرون آمد در حمام اعين سراپرده
لشگريان بزد و آنجا را معسكر ساخت و چون امام
عليه السّلام به كربلاء وارد شده و در آنجا فرود آمدند ابن زياد هركدام از ابطال و
سرداران كوفه را براى جنگ و مقاتله با حضرت نامزد نمود آنها از پذيرفتن اين عمل ننگين و جنايت شرمآور سر باز زدند و حاضر به آن نشدند تا بالاخره
آن مردود ابن سعد را طلبيد و احضارش كرد و به او گفت : نخست مىبايد
به كربلاء روى و كار حسين را ساخته و او را كشته يا به اطاعت امير درآورى سپس براى
سركوبى ديلمان اقدام نمائى .
ابن سعد ابتداء آن را رد كرد و نپذيرفت ولى پس از
اصرار بىاندازه ابن زياد لحن كلامش آرامتر شد و گفت : چه باشد كه امير مرا از اين جنگ معاف دارد و ديگرى
را جهت آن بفرستد؟
ابن زياد گفت : اشكالى ندارد
ديگرى را مىفرستم ولى منشور ولايت و حكومت رى را پس بده .
عمر بن سعد كه براى رياست و حاكم شدن در ملك رى حاضر بود دست به هرعمل
شنيع و جنايت هولناكى بزند پس از
شنيدن اين سخن نتوانست خود را از آن خيال واهى منصرف كرده و حكومت و رياست چند روزه دنيائى را بطور كلّى رها كرده و سعادت عقبى را بدست آورد به ابن
زياد مخذول گفت : يك امشب را