responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 239

و ان تكن الابدان للموت انشأت‌

فقتل امرء بالسّيف فى اللّه افضل‌

و ان تكن الارزاق قسما مقدّرا

فقلّة حرص المرء فى الكسب اجمل‌

و ان تكن الاموال للترك جمعها

فما بال متروك به المرء يبخل‌

رسيدن موكب همايون به وادى ذات عرق و ملاقات بعضى با آن حضرت‌

پس از آنكه حضرت از منزل دوّم يعنى صفاح كوچ كردند بسرعت هرچه تمام‌تر حركت مى‌كردند و بدون اينكه به چيزى التفات و توجه فرمايند در حال سير بودند تا موكب همايونى به ذات عرق‌ [1] رسيد، چون حضرت در آن سرزمين نزول اجلال فرمودند چند نفر با آن سرور ملاقات كردند برخى رفتن حضرت را به كوفه صلاح نديده و بعضى صلاح دانستند .

از جمله كسانى كه با حضرت در اين منزل ملاقات كرده و آن جناب را از رفتن به كوفه منع كرده بشر بن غالب مى‌باشد وى از عراق به طرف مكه مى‌آمد وقتى با آن حضرت در اين منزل مواجه شد و محضر پرفيض آن جناب رسيد امام عليه السّلام از وى احوال كوفه و دوستى و دشمنى اهل كوفه را پرسيدند؟

بشر حضرت را بشارت داد و عرض كرد : يابن رسول اللّه هل كوفه را به حالى گذاشتم كه دلهاى ايشان مايل به شما بود ولى شمشيرها ايشان براى اهل باطل مى‌باشد .

حضرت فرمودند : صدق اخو اسد يعنى برادر اسدى راست گفت، خدا كند كه همچون باشد و لكن ان اللّه يفعل ما يشاء و يحكم ما يريد .

شعر

عاشقم بريفعل اللّه ما يشاء

عالمم بركار حق عمّا يشاء

عاشقم برقهر و برلطفش بجان‌

سر نهادم بررضاى مستعان‌


[1] مكانى است در هشت فرسخى مكه و آن ابتداء خاك تهامه و آخر وادى عقيق مى‌باشد

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 239
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست