چون عليا
مكرّمه مجلّله محترمه خاتون الخواتين حضرت زينب دختر پادشاه عرب
قدم به دهليز خانه نهاد قمر بنى هاشم شمشير كشيد و فرياد برآورد : غضّوا ابصاركم و طاء رؤسكم ( مردم چشمها ببنديد
و سرها بزير اندازيد ) حوراء انسيّه
دختر پادشاه عراق خواهر سلطان حجاز بضعه فاطمه زهراء حضرت
زينب خاتون عليها سلام اللّه بيرون تشريف مىآورند .
مردم صورتها به ديوار كرده، سرها به زير انداختند عليا مكرّمه بيرون
آمد چشمش به قامت جوانان هاشمى نشان افتاد گريه بردختر امير عرب مستولى شد، قاسم دويد كرسى به زمين نهاد على اكبر دويد پرده كجاوه گرفت عباس
بن امير زانو خم كرد امام حسين زير بغل خواهر گرفت با
اين عزّت و احترام سوار گرديد و
بدين ترتيب اردوى كيوان شكوه حركت كرد و از مكّه خارج شد .
صاحب كتاب شمس الضحى مىگويد :
كسى در مكّه باقى نماند مگر آنكه از حركت محبوب عالميان محزون و نالان
شد بلكه بيت الله الحرام از مفارقت امام عليه السّلام گريست چگونه خانه
خدا نگريد در حالىكه مىبيند حسين عليه السّلام خارج شد در شبى كه مردم از هرطرف به
سوى آن متوجّهند كه شب عرفه بود و حال آنكه آن حضرت از كثرت و اشتياق به خانه خدا بيست
و پنج مرتبه پياده آمده
و با قدوم مبارك او كعبه و ركن و مقام مشرّف شده و ليكن متأسفانه امسال از وقوف و اتمام
حجّ متمكن نشد از ترس اينكه مبادا او را دستگير كنند و يا خونش را بريزند .
و قد انجلى من مكّة و هو ابنها
و به تشرّفت الحطيم و زمزم
كوچ كرد آن جناب از مكه در حالى كه فرزند مكّه بود و به واسطه آن حضرت