responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 130

گرفتارشدن عبد اللّه بن يقطر بدست مالك بن يربوع و كشته شدنش بفرمان ابن زياد

مرحوم شيخ مفيد در ارشاد مى‌فرمايد : هانى از ابن زياد خائف بود و به حضور او نمى‌رفت و خود را به بيمارى زده بود و آن را بهانه مى‌كرد، ابن زياد رو كرد به حضّار در مجلس و گفت : مالى لا ارى هانيا چه شده و از من چه سر زده كه هانى به مجلس ما نمى‌آيد؟ !

گفتند : ايّها الامير نقاهت دارد .

ابن زياد گفت : عجبا اگر ما مى‌دانستيم از او عيادت مى‌كرديم، رو كرد به عمرو بن حجّاج زبيدى كه پدر زن هانى بود [1] گفت : يابن حجّاج چه شده كه هانى اينجا حاضر نمى‌شود؟

گفت : امير نمى‌دانم، مى‌گويند ناخوش‌مزاج است .

ابن زياد گفت : من از سلامتى او خبر دارم مى‌گويند در صفّه‌ [2] خانه خود مى‌نشيند و مردم پيش او رفت و آمد مى‌كنند، تو با محمّد بن اشعث و يحيى از طرف من برويد او را عيادت كنيد تا مثل چنين بزرگى كه از اشراف كوفه است حق او را خوار نشمرده باشيم در اين اثناء مالك بن يربوع تميمى كه از خواص و ندماء ابن زياد بود از در درآمد، گفت : اصلح الله الامير، امير به سلامت باشد حادثه تازه رخ داده .

گفت : چه خبر؟

گفت : اكنون به عزم تفرّج به صحراء و دشت مى‌تاختم هرطرف اسب مى‌راندم ناگاه قاصدى سريع السّير را ديدم از كوفه به راه مدينه مى‌رود پيش رفتم گفتم : كيستى و بكجا مى‌روى؟


[1] همسر هانى رويحه دختر حجّاج و به روايتى روعه خواهر او بوده است‌

[2] صفّه به ضم صاد يعنى ايوان‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 130
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست