اسم الکتاب : مناظره هاى معصومان المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 179
هشام: از اين سه صورت خالى نيست، ولى نمى توانند هر دو بر حق باشند، به همان دليلى كه قبلاً گفتم.
برمكى: به من بگو على و عباس هر دو پيش ابى بكر رفتند و مسأله ميراث از پيامبر(صلى الله عليه وآله) را مطرح كردند. على(عليه السلام) و عباس هر يك خود را وارث بر حق پيامبر مى دانستند، آيا هر دو بر حق بودند، يا هر دو بر باطل؟
هشام احساس كرد كه نظر او از اين سؤال جز شيطنت چيزى نيست و آن اين كه اگر بگويد حق با عباس بود و على بر باطل از دين خود بيرون مى رود و اگر خلاف آن را بگويد، خشم هارون را برانگيخته و هارون او را مى كشد. و اين سؤالى بوده كه من درباره آن نينديشيده بودم و پاسخ آماده اى نداشتم به يادم آمد گفتار امام صادق(عليه السلام)درباره من كه فرمود: «يا هشام لا تزال مؤيداً بروح القدس ما نصرتنا بلسانك، «تا زمانى كه با زبانت ما را يارى كنى،همواره با روح القدس يارى مى شوى».
به خاطرم آمد كه من در اينجا شكست نخواهم خورد و گفتم: اتفاقاً در اين مورد هر دو بر حق بودند و قرآن نيز در موردى هر دو طائفه را برحق شناخته است، آنجا كه مى فرمايد: (خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْض)، كدام يك از دو فرشته را مى توان خطاكار و كدام را برحق دانست؟ آيا تو مى گويى هر دو خطاكار بودند؟ پاسخ تو جناب برمكى در اين مورد هر چه باشد همان پاسخ من است.
برمكى: من نمى گويم، هر دو خطاكار بودند براينكه هر دو بر حق بودند، زيرا آنان در حقيقت مخاصمه و اختلافى در حكم نداشتند، بلكه هدفشان اين بود كه داود را به حكم الهى رهبرى كنند و او را از آن آگاه سازند.
اسم الکتاب : مناظره هاى معصومان المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 179