بپرهيزكارى بپرهيزيد تا آنكه بزرگوار شويد و طلب كردم توانگرى را پس نيافتم مگر بقناعت ملازم باشيد قناعت را تا آن كه توانگر باشيد و طلب كردم راحت را پس نيافتم مگر بترك مصاحبت مردمان از براى ساختن كار دنيا ترك كنيد دنيا را و مصاحبت مردمان را تا راحت در دنيا و آخرت باشيد از عذاب و طلب كردم سلامت را پس نيافتم مگر بطاعت خدا طاعت كنيد خدا را تا سلامت باشيد و طلب كردم خضوع و زارى را نيافتم مگر بقبول حق قبول كنيد حق را بدرستى كه قبول حق دور ميگرداند از كبر و طلب كردم زندگانى خوش را پس نيافتم مگر بترك هوى ترك كنيد هوى را تا خوش باشد زندگى شما و طلب كردم مدح را و نيافتم مگر ببخشش بخشنده باشيد تا مدح كنند شما را و طلب كردم نعمت دنيا و آخرت را پس نيافتم مگر باين خصلتها كه ذكر كردم آن را

فصل پانزدهم در خبر از ابتداء خلق دنيا

(1) فرمود رسول خدا (ص) كه موسى (ع) خواست از پروردگار خود عز و جل كه بشناساند او را ابتداء دنيا از آن وقت كه آفريده شده است پس وحى كرد خداى تعالى بموسى عليه السلام كه پرسيدى از علمهاى پوشيده من پس عرض كرد اى پروردگار من ميخواهم كه بدانم اين را پس فرمود يا موسى آفريدم دنيا را از مدت صد هزار هزار سال ده بار و بود آن خراب در پنجاه هزار سال بعد از آن عمارت كردم آن را و معمور ساختم پنجاه هزار سال بعد از آن عمارت كردم آن را و معمور ساختم پنجاه هزار سال پس آفريدم در آن خلقى مثال گاو ميخوردند روزى مرا و عبادت ميكردند غير مرا در پنجاه هزار سال پس ميراندم ايشان را جميعا در يك ساعت پس خراب كردم دنيا را پنجاه هزار سال بعد از