اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 73
استعمال نمايد مانعى ندارد؟ به
عبارت ديگر، ما كه كلمه اسد را بر زيد اطلاق مىكنيم و مىگوئيم «رأيت اسدا يرمى» مجوّز
و ملاك صحّت چنين استعمالى چيست و آيا واضع، اجازه كلّى داده است كه لفظ اسد را مىتوانيد
در مورد انسان مشابه اسد به كار ببريد؟
در مجازات اصلا نيازى به وضع و ترخيص واضع نداريم
بلكه ملاك صحّت استعمالات مجازى، اين است كه: بايد طبع انسان، آن استعمال را بپسندد-
بشهادة الوجدان- و اصلا صحّت استعمال به معناى حسن استعمال است و هر استعمالى را كه
ذوق سليم حسن بداند صحيح و هر استعمالى كه فاقد حسن باشد، غير صحيح است و لذا در استعمالات
مجازى نيازى به ترخيص واضع نداريم وقتى ما كلمه اسد را در معناى مجازى و رجلى كه با
حيوان مفترس شباهت دارد، به كار برديم و ذوق سليم آن استعمال را پسنديد، مىگوئيم «هذا
الاستعمال حسن» و در نتيجه مىگوئيم صحيح هم هست بلكه بالاتر اگر فرضا در موردى واضع،
يك استعمالى را تجويز نمود ولى ديديم كه حسنى ندارد، مىگوئيم آن استعمال، غلط و باطل
است و همچنين اگر در موردى واضع استعمالى را منع نمود ولى ذوق سليم آن را پسنديد، مىگوئيم
آن استعمال پسنديده و صحيح است.
سؤال: چرا اينقدر در برابر واضع، عنوان متخلّف به
خود مىگيريد؟
جواب: ادلّهاى بر اين مطلب هست از جمله همين استعمالات
و محاورات عرفيه.
مثال: شما كلمه «حاتم» را در هر فردى كه از نظر جود
و سخاوت امتيازى داشته باشد استعمال مىكنيد و مىگوئيد فلانى حاتم است، چه كسى چنين
ترخيصى را به شما داده است آيا وقتى حاتم متولّد شد و پدرش او را نامگذارى نمود اصلا
مىدانست كه فرزندش در آينده، داراى صفت جود مىشود تا اينكه بگويد ايّها النّاس من
به شما
اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 73