بغير اين عده متعصب كه شيعه را دشمنند، مورخان ديگر عموما محقق طوسى
را به ديانت و ايمان و تقوى و طرفدارى از حق، و حقيقت و ترويج مذهب توصيف كرده و
جمعى هم نوشتهاند كه در واقعه بغداد وجود او براى حفظ جان و مال مسلمانان نافع
بود.
و توانست خدمات پرارزش و گرانبهائى به عموم مردم بغداد، خاصه شيعيان
و علويان و فضلآء و دانشمندان و حكمآء و عرفاء نمايد، و عده بىشمارى را از چنگ
لشكر خونخوار تاتار برهاند. محمد بن شاكر كه از مورخان سنىمذهب است در اين خصوص
گويد: وجود خواجه براى مسلمانان نافع بود، ويژه براى شيعه و علوىها و حكمآء و اهل
علم و غير ايشان، خواجه براى ايشان نيكى ميكرد و به حوايج ايشان در مشكلات حمايت
ميكرد.[1]
بدگويان به خواجه «ره»
بجز چند نفر متعصب حنبلى، كه امروز هم پيشوايان «وهابىهاى زمانند» در بين تمام اهل علم و اطلاع و عاشقان
علم و فضيلت خواجه بدگوى و بدخواهى ندارد.
در هر جاى عالم كه مردى با فضيلت و يا شيفته علم و كمال بوده أست
بخواجه جانب ادب و احترام را رعايت كرده است.
خواه مسلمان و يا مسيحى، و يا حتى منكرين عالم غيب و اصل توحيد.
چرا چنين ميگويند؟
نظر باينكه خواجه با لشكر مغول وارد بغداد شده خواجه را شريك در
تحريك هلاكو براى تصرف بغداد، تلقى كرده، و خليفه عياش و ... عباسى را با همه
فسادكارىهايش (امير المؤمنين) دانسته و خواجه را گنهكار ميدانند.
[1](و كان للمسلمين به نفع خصوصا الشيعة، و العلويين، و
الحكمآء و غيرهم و كان يبرّهم و يقضى اشغالهم، و يحمى اوقافهم- فوات الوفيات ابن
شاكرج 2/ 151 و نظير همين عبارت را نيز «صفدى» درباره وى گفته است- الوافى بالوفيات ج
1/ 182)