1- شيخ تقى الدين ابو العباس احمد بن تيميه (661- 728 ه) رسالهاى بر رد
نصيريه، نوشته خواجه طوسى را از ايشان دانسته و ...
2- ابن قيم جوزى
شاگرد همين ابن تيميه (691- 751 ه) در كتاب «اغاثة اللهفان من مكايد الشيطان» از راه عناد و دشمنى
تعصب را به وقاحت كشانده و از هيچ تهمت و افترائى نسبت به آن بزرگ خوددارى نكرده
است.
3- عبد الحى حنبلى
مؤلف كتاب شذرات الذهب ذيل حوادث سال 672 ه كه وفات خواجه را ذكر نموده در
شرححالى كه براى وى نوشته به ذكر ترهاتى كه از ابن القيم نقل شده اكتفا كرده و
دشمنى و عناد خود را نسبت به خواجه طوسى در نقل تهمتها ظاهر كرده است اين سه نفر
تحت تاثير ابن تيميه هستند و ما ترجمه اين تيميه و ابن قيّم را در جلد دوم شيعه
ميپرسد مفصّل آوردهايم. از ص 160 ببعد- 178 چ/ 3.
4- سبكى نيز از
نظر آنكه كشته شدن خليفه را به سعى خواجه پنداشته در كتاب (طبقات الشافعية الكبرى)
به خواجه جسارت كرده است.
5- صاحب كتاب «مسامرة الاخبار» كه او نيز قتل خليفه را به دلالت خواجه
طوسى دانسته درباره او نوشته است (و كار خواجه نصير كه بر قتال مسلمانان محرض بود
...)
اين بود نظر چند نفر. از علماى متعصب و بعضى از مورخان مغرض اهل سنت
درباره خواجه طوسى، و چون عقايد خواجه در بيشتر از تأليفات كلامى و دينى وى مانند:
كتابهاى (تجريد العقايد- قواعد العقايد- فصول نصيريه- رساله امامت- رساله
اعتقادات- مصارع المصارع) موجود است و بعضى مطبوع و در دسترس عموم است خواننده را
بدان كتابها دلالت مىنمايد، تا خود به دروغ و بهتان. ابن تيميه و ابن القيم و
صاحب شذرات پى ببرند.