و به دليل اينكه ابو بكر به احكام خدا عارف نبود تا بدان حد كه دست
چپ دزد را قطع كرد
انسان در بزرگى غربال است:
شايد كسى اين نسبت را كه (ابو بكر باحكام خدا عارف نبود) حمل بر تعصب
شديد شيعى كند، كه چگونه ...؟ و چرا؟ و حال آنكه هيچ زيادهروى نيست با اين توضيح:
«اين حقيقت از بديهيات است كه از آغاز تا نيمه اول
عمر، حس يادگيرى آدمى، قوى است و در نيمه دوم عمر، هرچه انسان بخواهد دانشى
بياموزد، حافظه و ذاكره، قدرت گيرائى و نگهدارى ندارد و چون غربالى است در آب كه
در حضور استاد پر ميشود و پس از ختم درس خالى. صرفنظر از (مقام ولايت مطلقه و
عنايات خاصه آلهى بامام على (ع) وى از كودكى و آغاز زندگى پيوسته بملازمت و شاگردى
نبى اكرم (ص) بسر برد، و هرچه از رسول خدا (ع) ديد، و شنيد حفظ كرد، و فهميد، و
سنجيد: و ايمان ببست و عمل كرد.
و ديگران گرچه خواستند چنين كنند چون در بزرگى ايمان آوردند، براى
ايشان ميسر نشد: «م» كه «العلم فى الصغر كالنقش فى الحجر»
مثل ابو بكر:
روزى كه از دنيا رفت شصت و سه سال داشت (يعقوبى ج 2/ 138 ط دار صادر
بيروت/ 1379) قمرى مدت بيست و سه سال نبوت رسول خدا (ص) را، و دو سال و نيم خلافتش
را كسر كنيم در سى و هفت سالگى ايمان آورده است.
ايام صباوت تا ايام رشدش را كسر كنيم در حدود سى سال بابت و بتپرستى
انيس بوده است.