و ابو بكر با كتاب خدا مخالفت نمود آنجا كه مانع ارث رسول خدا صلى
اللّه عليه و آله شد.
مخالفت با خدا چگونه؟:
از مجموعه آثار عامه چنين برمىآيد كه (ابو بكر و ابو عبيده جراح و
عمر بن خطاب و مغيرة بن شعبه كارگردانان «سقيفه» خواستند. كه پس از پيامبر اكرم (ص) براى حفظ
وحدت مسلمين هرچه زودتر ... «خليفه»
بايد
معين شود و مخالف را هركه باشد بايد از ميدان بدر برد (سعد بن عباده). چون على بن
ابيطالب (ع) بتعيين پيامبر (ع) بارها خليفه معين، و مدعى خلافت بود و از لحاظ علم،
عمل و سبقت اسلام و قرابت رسول (ع) و جهاد، و فضائل ديگر از همه بيش و پيشتر، و
بنى هاشم طرفدارش بودند ...
اين على (ع) اگر زر و سيمى در كف داشته باشد، رقابت با وى محالست و
سرمايهاى كه يكجا بدست امام على (ع) ميرسيد وجه الاجاره «فدك» ملك، وارث (فاطمه زهرآء) از بخشش پيامبر (ع) بامر خدا بود (و آت ذا
القربى حقه)
بايد اين «پول»
از
دست امام على (ع) كه رقيب است خارج شود تا گرد تهىدست كسى نيايد گرچه امام على
(ع) باشد ...
ابو بكر خبر واحدى از رسول خدا (ع) روايت كرد: (ما گروه انبيآء درهم
و دينار ارث نميگذاريم و آنچه از ما بماند صدقه است) و بايد هزينه مردم گردد. و ما
هم خليفه و اختياردار مردم ... پس «فدك)
از
دست فاطمه زهرآء و امام على (ع) خارج و به بيت المال سپرده شد ...؟
مخالفت با كتاب خدا روشن ميشود:
به ده آيه از آيات قرآن كريم صفحه قبل رجوع فرموده و ببينيد اگر قرآن
حجت است كه اصل ارثگذارى، وارث بردن، و كيفيت تقسيم ارث زن و مرد، كلاله و برادر
و خواهر، و اينكه ارث مال است زمين است، وارث از پدر و مادر ميرسد، و پيامبران