اسم الکتاب : شرح تجريد الاعتقاد المؤلف : الشعراني، ابو الحسن الجزء : 0 صفحة : 15
ناصرى را بنام او نوشت پس از وى علاء الدين محمّدش نزد خويشتن طلبيد
و چون دست قوى داشتند خواجه جز مماشات با آنها چاره نداشت تا هلاكو آن قوم جسور را
مستأصل كرد و خواجه نصير الدين كه صيت فضلش همه نواحى و بلاد را گرفته بود از بند
آنان سالما خلاص كرد و پس از آن در دولت وحشيان مغول مانند خورشيدى ميدرخشيد و
آنان را نصيحت و هدايت ميفرمود و شر آنان را از شيعة بازداشت و خود بترويج دين
شيعه و شرح كتب فلسفى و رياضى پرداخت آنگاه رصدخانه در مراغه مرتب ساخت و تاريخى
بنام ايلخانى تأليف كرد. حكايات و قصص وقايع او در اينجا نميگنجد، يكى از شاگردان
او علامه حلى عليه الرحمه است و كفى به فضلا.
وفات خواجه در شهر بغداد اتفاق افتاد و در جوار عتبه عليه كاظميه
مدفون گرديد و بر لوح مزارش نوشتند: «كَلْبُهُمْباسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ» بر حسب وصيت خود او ولادت
او در جمادى اولى سنه 597 و در وفاتش گفتند:
نصير ملت و دين پادشاه كشور فضل
يگانه
كه چو او مادر زمانه نزاد
بسال
ششصد و هفتاد و دو بذى الحجّه
بروز
هيجدهم اندر گذشت در بغداد
*** اما شارح لازم نديدم شرح حالى از خويش بنويسم گرچه بسيارى از علماء و
مؤلفين كردهاند اما در اول كتاب وافى اشاره بدان كردهام و بعضى آقايان معاصرين
هم اظهار لطفى فرموده چون در اين شرح عنايت تام بشرح علامه رحمه اللّه داشتيم و
شايد آنچه از آن اقتباس شده بيش از ثلث محتويات كتاب ما است اشاره بنام آن مرد
عظيم ميشود
اسم الکتاب : شرح تجريد الاعتقاد المؤلف : الشعراني، ابو الحسن الجزء : 0 صفحة : 15