«در صحبت رسولان تنسقات و خدمات به بندگى هلاكو
فرستاد» (وصاف الحضرة ص 181).
«هرسال چيزى از تنسقات فارس و چندشده مرواريد پيش قاآن
مىفرستاد» (زبدة التواريخ حافظابرو نسخه كتابخانه ملى ملك).
«و تحف و تنسوقات مرصع آلات چون كمر شمشير كمر خنجر
و اقمشه نفيس فرنگ و بسيارى از نفايس آوردند» (احسن التواريخ روملو چاپ اروپا ص
415 س 16).
ذكر اين چند شاهد براى كلمه تنسوخ و تنسوق و صورتهاى مختلف آن از
لحاظ توضيح و بيان اصل كلمه و معانيش كافى است و بحث بيشتر درباره آن غير لازم و
كسانى كه طالب اطلاع بيشتر و تحقيق كاملتر باشند به كتاب «لغات تركى و مغولى وارد در زبان پارسى» تأليف درفر كه
در سه مجلد بزبان آلمانى ساخته شده مراجعه فرمايند.[1]
تاريخ تأليف تنسوخنامه
سال تأليف اين رساله بدرستى معلوم نيست و از نسخ پنجگانه آنكه نسخه
حاضر با مقابله آنها فراهم شده سال آن بتحقيق بدست نمىآيد همين قدر پيداست كه
خواجه آنرا در عهد پادشاهى هلاكو خان (653- 663) و بامر او ساخته است.
و از مقدمه نسخه ديگرى از تنسوخنامه (تنكسوقنامه) كه شايد تحرير
اولى آن باشد (و در بعد توصيف آن خواهد شد) معلوم مىشود كه تأليف آن پس از
استيصال اسماعيليه و در زمان حيات منكوقاآن بوده است، چه در آن