اسم الکتاب : تعليقه بر الهيات شرح تجريد المؤلف : الخفري، محمد بن احمد الجزء : 1 صفحة : 48
3. علم به معناى سوم، آن چيزى است كه به واسطه آن قادر بر احضار
منكشفات بالذات در نزد خود هستيم.
وى پس از بيان ابحاث مذكور و همينطور معانى سهگانه علم، به
پاسخگويى از اشكالاتى كه در اين زمينه وارد آمده، مىپردازد كه ما به ذكر دو مورد
از آنها اكتفا مىكنيم:
اشكال أوّل: مستشكل مىگويد: همانطور كه گفتيد صيغه عالم از علم مشتق مىگردد.
بنابراين، واجب است كه علم قائم به عالم باشد. پس صحيح نيست كه علم را عين عالم و
همچنين عين معلومى كه مباين با عالم است بدانيم، در حالى كه شما علم و عالم و
معلوم را واحد مىدانيد.
پاسخ: اشتقاق صيغه عالم از علمى كه به معناى انتزاعى و مصدرى است، صحيح است
و نه از علم حقيقى كه اين علم همانا مىتواند عين عالم و عين معلوم بالذات باشد و
ما در علم حقيقى علم و عالم و معلوم را واحد مىدانيم. پس اگر شما بخواهيد صيغه
عالم را از علم حقيقى اخذ كنيد، در واقع اشتقاق شما يك اشتقاق جعلى خواهد بود و
اشتقاق جعلى به معناى آن چيزى است كه به او علم حقيقى را نسبت دادهايم.
اشكال دوم: مستشكل مىگويد: چگونه ممكن است علم بارى تعالى امر واحدى باشد، در
حالى كه او به امور غير متناهى علم دارد؟
پاسخ: اين امر در علم اجمالى بارى تعالى جائز است و مستلزم كثرتى در ذات
بارى و علم او نمىگردد.
4-
إثبات
حيات واجب تعالى
مسئله سوم درباره حيات بارى تعالى است. همانطور كه مىدانيد جمهور
عقلا در حىّ بودن حقّ تعالى اتفاق نظر دارند و صرفا اختلاف در تفاسيرى است كه از
اسم الکتاب : تعليقه بر الهيات شرح تجريد المؤلف : الخفري، محمد بن احمد الجزء : 1 صفحة : 48