responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي المؤلف : حسن امین    الجزء : 1  صفحة : 203

عبور كرده و در شعرش از آن ياد كرده است تكرار كنم.

كأني لم أركب جوادا لغارة

و لم أترك القرن الكمي و مقطرا

و لم اعترض بالسيف خيلا مغيرة

إذا النكس مشى القهقرى ثم جرجرا

و لم أستحث الركب في أثر عصبة

ميممة عليا «سجاس» و «أبهرا»[1]

و شعر شاعرى ديگر كه از قزوين و ابهر، با هم، ياد كرده است:

نداماي من قزوين طوعا لأمركم‌

فإني فيكم قد عصيت نهاتي‌

فأحيوا أخاكم من ثراكم بشربة

تندي عظامي أو تبل لهاتي‌

أساقيتي من صفو «ابهر» ها كه‌

و إن يك رفق من هناك هاتي‌[2]

تفاوت من و دو شاعر فوق اين است كه من از قبيل شاعر اوّل نيستم كه براى حمله سوار اسب شده باشم و يا پهلوانان اسير را غرق در خون رها كرده باشم و نيروى اين را ندارم كه جلوى سواركاران حمله‌كننده را بگيرم و بر آنها با شمشير بتازم. ولى مانند او بودم كه گروهى را كه بالاى شهر ابهر مى‌رفتند برانگيخته و تحريك كنم.

من به شاعر دوم نزديكترم. شاعر دوم تهديد نمى‌كند و نمى‌ترساند، بلكه در مقابل همنشينانش و خدماتشان، سر تعظيم فرو مى‌آورد.

تفاوت من و شاعر دوم اين است كه همنشينان من در قزوين مردان ساقى‌


[1]گويى من براى حمله بر اسبى سوار نشدم و پهلوانان دلير را غرق در خون رها نكردم و گويى با شمشير بر سواركارانى كه حمله كرده بودند نتاختم. زمانى كه گويى من سواركاران خود را دنبال گروهى قهرمان كه به قصد بالاى سجاس و ابهر آمدند، به جنگ ترغيب نكردم.

[2]همنشينان من از قزوين مطيع امر شما هستم زيرا من در مورد شما به كسانى كه مرا نهى مى‌كردند نافرمانى كردم از سرزمين خود، برادر خويش را به شربتى زنده كنيد تا استخوانهايم را مرطوب سازد يا آبى به گلويم برسد اى بانوى سيراب‌كننده من آن را از آب زلال ابهر بياور و اگر يارانى از آن‌جا سراغ دارى آنان را حاضر كن.

اسم الکتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي المؤلف : حسن امین    الجزء : 1  صفحة : 203
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست