و چون ظفر يابد تدبير ترك نگيرد و از احتياط و حزم چيزى كم نكند و تا
ممكن بود كسيرا كه زنده اسير توان گرفت نكشد، چه در اسير منافع بسيار بود مانند
سبى كردن و رهينه داشتن و مال فدا گرفتن و منت بر او نهادن و در قتل هيچ فايده
نبود.
و بعد از ظفر البته قتل نفرمايد و عداوت و تعصب استعمال نكند چه حكم
اعداء بعد از ظفر حكم مماليك و رعايا بود
و در آثار حكما آوردهاند كه بارسطاطاليس رسيد كه اسكندر بعد از ظفر
بر شهرى شمشير از ايشان باز نگرفت
ارسطاطاليس بدو عتابنامه نوشت و در آنجا ياد كرد كه اگر پيش از ظفر
معذور بودى در قتل دشمنان خويش، بعد از ظفر چه عذر دارى در قتل زيردستان خويش؟ و
استعمال عفو از ملوك نيكوتر است از آنكه از غير ملوك چه عفو بعد از قدرت محمودتر
بود، و الحق چه نيكو گفته است در باب عفو كسى كه گفته است: